۰
یارجانی: قیمت پایین نفت، برای ایران فرصت است

هراس عربستان از چیست؟

رئیس اسبق امور اوپک، قیمت پایین نفت برای سرمایه‌گذاری در کشوری مثل ایران را یک فرصت مناسب برای توسعه خواند و با بیان اینکه ادامه قیمت‌های پایین نفت تا پنج سال دیگر، ذخایر ارزی عربستان سعودی را به پایان می‌رساند.
هراس عربستان از چیست؟ - میز نفت
هراس عربستان از چیست؟ - میز نفت
در ادامه سلسله نشست‌های اقتصاد انرژی در دانشکده مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف، به همت پایگاه خبری تحلیلی ميزنفت، نشستی با موضوع معرفی سازمان کشورهای صادرکننده نفت (OPEC) و وضعیت کنونی آن، با حضور جواد یارجانی در روز یکشنبه 17 آبان 1394 برای جمعی از دانشجویان علاقمند دانشکده مهندسی شیمی و نفت برگزار شد.

جواد یارجانی؛ نماینده سابق ملی ایران در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (OPEC) و رئیس اسبق امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران، پرسابقه‌ترین رئیس امور اوپک در مجموعه وزارت نفت است که از سال 1364 در زمان وزارت غلامرضا آقازاده تا زمان بازنشستگی در سال 1389 در دوره وزارت سید مسعود میرکاظمی در اداره امور اوپک وزارت نفت خدمت کرده است. وی که متولد سال 1332 است، از همراهان امام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو و از یاران شهید چمران در لبنان بوده است.

وی همچنین در دوره‌ای به مدت پنج سال، ریاست اداره تحقیقات بازار سازمان کشورهای صادرکننده نفت (OPEC) را بر عهده داشته است (هم‌اکنون این مسئولیت را حجت‌الله غنیمی‌فرد بر عهده دارد) و هم اکنون به عنوان مشاور حسین کاظم‌پور اردبیلی؛ رئیس کنونی امور اوپک و روابط با مجامع انرژی وزارت نفت، با این اداره همکاری می‌کند.

یارجانی که در روز یکشنبه هفته جاری (17 آبان) به عنوان استاد مدعو و افتخاری در سلسله نشست‌های اقتصاد انرژی دانشکده مهندسی شیمی و نفت دانشگاه شریف برای دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای مهندسی شیمی و مهندسی نفت این دانشگاه سخنرانی می‌کرد، اهداف و دلایل تشکیل اوپک و تاریخچه و سیرتطوری و وضعیت کنونی این سازمان بین‌المللی را تشریح کرد که مشروح سخنان وی در این نشست را در ادامه می‌خوانید:
جواد یارجانی؛ رئیس اسبق امور اوپک در دانشکده مهندسی شیمی و نفت دانشگاه شریف
*تاریخچه کشف نفت

صنعت نفت یک صنعت آمریکایی است. در روز 27 اوت سال 1859 میلادی نخستین چاه نفت جهان در آمریکا در عمق 23 متری به نفت رسید. در واقع  کشف و تولید نفت به شکل صنعتی و امروزی آن، از سوی یک سرهنگ 60 ساله بازنشسته ارتش آمریکا به نام «ادوین ال دریک» در محلی به نام اولد کریک در نزدیکی دهکده تیتوسویل در ایالت پنسیلوانیا واقع در شمال شرقی آمریکا رخ داد.

در آن زمان، چاه‌ها در عمق‌های بسیار پایین به نفت می‌رسیدند. نفت حاصل را در بشکه‌های چوبی و هر بشکه به قیمت 20 دلار می‌فروختند. بسیاری از جویندگان طلا در آمریکا، به جویندگان طلای سیاه تبدیل شدند و به علت تولید و عرضه زیاد نفت در یک دوره کوتاه، قیمت هر بشکه نفت تا 10 سنت هم کاهش پیدا کرد که در آن زمان مشخص شد که قیمت نفت تابع عرضه و تقاضای آن است.

در همان زمان، نظلم سرمایه‌داری در آمریکا بستر مناسبی برای شکل‌گیری شرکت‌های بزرگ نفتی شد و در همان دارد، راکفلر معروف، شرکت استاندارد اویل را در نیوجرسی بنیان گذاشت و کارش در حوزه نفت چنان توسعه پیدا کرد که همه تولید و عرضه و حمل و نقل و پالایش نفت در سراسر آمریکا را به دست گرفت، بر همین اساس، دولت وقت آمریکا را به هراس انداخت تا جایی که قوانین ضد تشکیل تراست در آمریکا تصویب و موجب تکه تکه شدن استاندارد اویل و امپراتوری عظیم راکفلر شد.

شرکت‌های تگزاکو، اکسون، موبیل، گلف اویل، شورون از فروپاشی استاندارد اویل متولد شدند. در اروپا هم شرکت بریتیش پترولیوم و شل از شرکت‌های بزرگ نفتی صاحب قدرت بودند که شل فعالیت خود برای تولید نفت را از برمه آغاز کرد. بعدها به این مجموعه شرکت‌ها، شرکت فرانسوی «SFP» که بعدها توتال نام گرفت، هم افزوده شد که مجموعه آنها هفت خواهران نفتی شهرت یافتند.

*کشف نفت در ایران

ویلیام ناکسی دارسی یک میلیونر استرالیایی، نخستین فردی بود که با روش‌های جدید روز ودستگاه‌های حفاری مکانیکی در ایران، حفر چاه و کشف نفت را دنبال کرد. او ابتدا گروهی فنی را به سرپرستی زمین‌شناسی به نام برلز استخدام و به ایران اعزام کرد. این گروه پس از بررسی‌های زمین‌شناسی، گزارش رضایت‌بخشی داد و وجود نفت در حوالی قصرشیرین و شوشتر و دیگر نقاط غرب و جنوب غرب ایران را بسیار محتمل و امیدوارکننده خواند.

پس از دریافت این گزارش، دارسی نماینده‌ای به نام ماریوت را در سال 1901 به دربار ایران فرستاد. ماریوت امتیاز اکتشاف و استخراج نفت در سراسر ایران به جز پنج ایالات شمالی را از مظفرالدین شاه گرفت که البته شاه از ترس رنجش روس‌ها و تیره شدن روابطشان با دربار ایران، این پنج ایالت را از شمول اکتشاف قرارداد دارسی خارج کرد.

چند ماه پس از امضای قرارداد، حفاری نخستین چاه در محلی به نام چیاسرخ یا چاه سرخ، در شمال غرب قصرشیرین آغاز شد. کار حفاری به علت نبود راه و ناامنی به کندی پیش می‌رفت تا اینکه در تابستان 1903 در عمق 507 متری به گاز و کمی نفت رسید. چاه دوم هم در همین ناحیه در عمقی مشابه به نفت رسید. بهره‌دهی این چاه در حدود 175 بشکه در روز بود. دارسی با ارزیابی نتایج دریافت که اگر در ناحیه چیاسرخ، نفتی بیش از این مقدار هم بیابد، به‌علت دوری از دریا و نبود امکان حمل به بازار مصرف، سودی عاید او نخواهد شد، پس دستور داد که گروه اعزامی ناحیه را ترک کنند و به خوزستان روی آورند. (منطقه چیاسرخ در مرزبندی‌های بعدی به دولت عثمانی واگذار شد و اکنون چیاسرخ یک میدان نفتی کوچک در عراق است)

در منطقه خوزستان نخستین و دومین چاه حفر شده شرکت، خشک بودند. در نیمه اول سال 1908 سرمایه شرکت رو به پایان بود و هنوز نفتی کشف نشده بود. رؤسای شرکت به مسئول عملیات که مهندسی به نام رینولدز بود، دستور توقف عملیات را می‌دهد، ولی او که در محل وضع را بهتر ارزیابی کرده بود، چند روزی از اجرای دستور توقف خودداری کرد و به حفاری ادامه داد.

سرانجام در بامداد پنجم خرداد 1287 خورشیدی (1908 میلادی) مته حفاری به لایه نفت دار بر خورد و نفت با فشار از چاه شماره یک مسجد سلیمان فوران کرد. عمق چاه 360 متر بود. دومین چاه که 10 روز بعد به نفت رسید 307 متر عمق داشت، با به نفت رسیدن این دو چاه، وجود نفت به مقدار زیاد در ایران به اثبات رسید. پس از کشف نفت در ایران در سال 1909 شرکت سابق نفت ایران و انگلیس تشکیل شد.

از سال 1908 تا سال 1928 تمام نفت تولیدی ایران از میدان نفتی مسجدسلیمان استخراج شد. در این سال میدان نفتی هفتکل، در سال 1930 میدان نفتی گچساران، در سال 1936 میدان نفتی آغاجاری و درسال 1938 میدان‌های نفتی لالی و نفت سفید کشف شدند.

میدان نفتخانه را در عراق، در سال 1927 شرکت نفت انگلیس و عراق کشف کرد. نیمی از این میدان در خاک ایران قرار دارد که اکنون نفت‌شهر نامیده می‌شود. با کشف این هفت میدان نفتی حوزه مورد قرارداد شرکت نفت سابق ایران وانگلیس، جنوب غربی ایران به یکی از مناطق مهم نفتی جهان شهرت یافت.

در سال 1329 با ملی شدن صنعت نفت، شرکت نفت ایران و انگلیس خلع ید شد. پس از کودتای 28 مرداد 1332 و عقد قرارداد با کنسرسیومی که از چندین شرکت بزرگ نفتی تشکیل شده بود، عملیات اکتشافی گسترده‌ای در 2 دهه 1960 و 1970 در حوضه رسوبی زاگرس انجام شد و تعداد میدان‌های نفتی بزرگ وکوچک که در این حوضه و در خشکی کشف شده بود به 50 میدان رسید.

اکتشاف نفت در خلیج فارس در اواخر دهه 1950 آغاز شد و نخستین میدان نفتی بهرگانسر در سال 1960 کشف شد. در دهه 1960 بیش از 10 میدان نفتی در بخش ایرانی خلیج فارس کشف شد. این دهه از نظر تعداد میدان‌های نفتی کشف شده در خشکی و دریا در ایران دهه منحصر به فردی است.

پس از کشف نفت در ایران، این کالای استراتژیک در همه تحولات ایران اثرگذار بود و سیاست هم بر صنعت نفت سایه افکند. در مجموع در مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران، نفت نقش بسیار چشمگیری داشته است.
جواد یارجانی؛ رئیس اسبق امور اوپک در در سلسله نشست‌های اقتصاد انرژی دانشکده مهندسی شیمی و نفت دانشگاه شریف
*چرا اوپک تشکیل شد؟

ونزوئلا نخستین کشوری بود که برای تشکیل یک سازمان متشکل از کشورهای تولیدکننده نفت گام برداشت. ونزوئلا با نزدیک شدن به ایران، عراق، کویت و عربستان سعودی در سال ۱۹۴۹ پیشنهاد داد که کشورهای تولیدکننده نفت برای تبادل نظر و کشف راه‌های جدید برای حفظ سهم خود در بازار نفت و حضور قدرتمند در این عرصه، روابط مستمر و نزدیک‌تری میان خود برقرار کنند.

خوزه آلفونسو پرز، یک وکیل زبردست ونزوئلایی که به پدر اوپک شهرت دارد، با سیاست‌های دیکتاتور وقت ونزوئلا و همچنین رویکرد شرکت‌های نفتی بین‌المللی در قیمت‌گذاری نفت مشکل داشت و همچنین با رویکرد آمریکایی‌ستیز خود، برای افزایش سهم کشورهای تولیدکننده از بازار نفت، ایده تشکیل یک سازمان متشکل از همین کشورها را در سر می‌پروراند.

در آن زمان، ایران قدرتمندترین کشور نفتی خاورمیانه بود و پرستیژش با دیگر کشورهای منطقه فرق می‌کرد و بر خلاف کشورهای عربی، صاحب دانش و قدرت دیپلماسی بود.

در اواخر دهه 50 میلادی قیمت نفت به شدت کاهش پیدا کرده بود. هفت خواهران دست از رقابت برداشته بودند و مناطق نفتی در کشورهای تولیدکننده نفت در نقاط مختلف جهان را بین هم تقسیم کرده بودند. شل در اندونزی، بی.پی در ایران، شرکت‌های آمریکایی در عربستان و ونزوئلا و... آنها برای خود قیمت تعیین می‌کردند؛ قیمت‌های نفت در خاورمیانه را تا 80 سنت و در ونزوئلا تا 25 سنت کاهش داده بودند که در مقایسه با قیمت 2 تا سه دلاری هر بشکه نفت، کاهش زیادی بود که به کشورهای نفتی آسیب می‌زد.

کشورهای تولیدکننده نفت از این رویه نگران بودند. جمال عبدالناصر در سال ۱۹۵۹، کنگره نفت عرب را در قاهره برگزار کرد. ایران و ونزوئلا هم دو مهمان غیرعرب این کنگره بودند. این کنگره یک قطعنامه داشت که بر مبنای آن از شرکت‌های نفتی خواسته شده بود تا برای هر گونه تغییر قیمت با تولیدکنندگان نفت مشورت شود، اما در اوت 1960 شرکت‌های نفتی بدون توجه به این قطعنامه باز هم قیمت نفت را کاهش دادند. در همین ایام و در این کنگره نطفه اوپک بسته شد.

هدف یکپارچه‌سازی و هماهنگ کردن سیاست‌های ناظر بر تولید و فروش نفت، سال‌ها در کانون توجه کشورهای تولیدکننده نفت قرار داشت. سرانجام سازمان کشورهای صادرکننده نفت (Organization of petroleum Exporting Counteries) که به نام اختصاری «OPEC» شهرت دارد، در کنفرانسی که در روزهای ۱۰ تا ۱۴ سپتامبر سال ۱۹۶۰ در بغداد با حضور نمایندگان کشورهای ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا (که به این کشورهای اعضای مؤسس اوپک می‌گویند) برگزار شده بود، با هدف محافظت از منافع خود در برابر مصرف‌کنندگان نفت و شرکت‌های بین‌المللی اثرگذار بر بازار نفت (هفت خواهران)، بنیان گذاشته شد.

دکتر فوأد روحانی؛ معاون وقت مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، نخستین دبیرکل اوپک بود که بالاترین مرجع اجرایی اوپک است. روحانی به مدت چهار سال این مسئولیت را بر عهده داشت.

وقتی اوپک تشکیل شد، روزنامه نیویورک تایمز در یک مقاله کوتاه تمسخرآمیز، گفت نفتی‌ها کلوب راه انداخته‌اند، ولی کسی آنها را جدی نمی‌گیرد.

شرکت‌های آمریکایی خیلی تلاش کردند تا به اوپک ضربه بزنند و این سازمان را به عنوان یک کارتل معرفی و پای کارکنان اوپک را به دادگاه باز کنند، اما دولت اتریش زیر بار سیاست‌بازی آمریکایی‌ها نرفت و اعلام کرد که کارکنان دبیرخانه اوپک دیپلمات هستند و مطابق قوانین و مقررات بین‌المللی، نمایندگان اوپک مصونیت سیاسی دارند و نمی‌توان آنها را به دادگاه برد.

شرکت‌های نفتی برای بی‌اعتبار کردن اوپک به هر کاری دست می‌زدند. حتی در لابی‌های سیاسی در داخل کشورها، نفوذ داشتند. برای مثال در خاطرات فواد روحانی، نقل به مضمون آمده است که در یک مهمانی در داخل سفارت انگلیس در ایران، علم؛ نخست وزیر وقت ایران، نامه محرمانه‌ای که فواد روحانی در باره برنامه اوپک برای افزایش قیمت‌ها به او داده بود را با تمسخر به سفیر انگلیس نشان داد و...

*دهه اول اوپک؛ توسعه و تثبیت

در دهه نخست شکل‌گیری و تثبیت اوپک، با پیوستن کشورهای قطر (سال ۱۹۶۱)، اندونزی (۱۹۶۲)، لیبی (۱۹۶۲)، امارات متحده عربی (۱۹۶۷)، الجزایر (۱۹۶۹)، نیجریه (۱۹۷۱)، اکوادور (۱۹۷۳) و گابن (۱۹۷۵)، اوپک ۱۳ عضو پیدا کرد.

اکوادور از آخر سال ۱۹۹۲ عضویت خود در اوپک را به حال تعلیق در آورد، ولی از اوایل سال 2007 بار دیگر تمایل خود برای عضویت در این سازمان را اعلام کرده است. گابن نیز از آغاز سال ۱۹۹۵ از عضویت این سازمان خارج شد.

همچنین به دنبال درخواست کشور آفریقایی آنگولا برای عضویت در سازمان کشورهای صادرکننده نفت، یکصدو چهل و سومین نشست وزیران نفت اوپک که روز 14 دسامبر 2006 در شهر ابوجای نیجریه به‌صورت فوق‎العاده برگزار شد، با عضویت این کشور در اوپک موافقت کرد.

اندونزی هم به عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت در کشورهای جنوب شرقی آسیا، به یکی از واردکنندگان اصلی نفت تبدیل شد و دیگر قادر به تأمین سهمیه رسمی و تعیین شده خود نبود، از این رو در روزهای پایانی ماه می سال ۲۰۰۸ میلادی، طرح خروج از اوپک را ارائه داد و از سال ۲۰۰۹ میلادی عضویتش ملغی شد، اما اخیرا دوباره درخواست عضویت در اوپک را ارائه داده است و این کشور تا ماه دسامبر سال جاری میلادی دوباره به عنوان یک عضو کامل به جمع اعضای اوپک ملحق می‌شود.
جواد یارجانی؛ رئیس اسبق امور اوپک در جمع دانشجویان دانشکده مهندسی شیمی و نفت دانشگاه شریف
*اهداف و ساختار سازمانی اوپک

اهداف اصلی اوپک همان طور که در اساسنامه این سازمان اعلام شده، هماهنگ کردن و وحدت بخشیدن به سیاست‌های نفتی اعضا و تعیین بهترین شیوه‌ها برای حفظ منافع آنها به‌طور انفرادی و جمعی است. این سازمان همچنین به دنبال راهکارهای مختلفی برای تضمین قیمت‌های بازار جهانی نفت از طریق حذف نوسان‌های مضر و غیرضروری است.

ساختار سازمانی اوپک شامل کنفرانس وزیران، هیئت عامل، دبیرخانه، بخش تحقیقات و کمیسیون اقتصادی است. کنفرانس وزیران عالی‌ترین رکن این سازمان و متشکل از سران هیئت‌های نمایندگی کشورهای عضو است که به‌طور معمول، وزیر نفت هستند.

کنفرانس وزیران هر سال دست کم 2 نشست برگزار می‌کند و مسئول تنظیم سیاست عمومی سازمان و تدوین شیوه‌های اجرای آن است. کنفرانس وزیران افزون‌بر 2 نشست عادی سالانه خود، بنا به ضرورت، نشست‌های فوق‌العاده نیز برگزار می‌کند.

هیئت عامل اوپک متشکل از نمایندگان معرفی شده از سوی کشورهای عضو است که از سوی کنفرانس وزیران برای مدت 2 سال انتخاب می‌شود. هیئت عامل وظایفی همچون مدیریت سازمان، اجرای قطعنامه‌های کنفرانس وزیران، تدوین بودجه سالانه و تقدیم آن به کنفرانس وزیران را بر عهده دارد و گزارش‌های ارسالی دبیرخانه را نیز بررسی می‌کند.

دبیرخانه اوپک رکن دیگر این سازمان است که طبق اساسنامه (Status) و زیر نظر هیئت عامل، مسئول امور اجرایی اوپک است. در رأس دبیرخانه، دبیرکل قرار دارد که به‌عنوان نماینده مجاز قانونی و رئیس اجرایی دبیرخانه طبق دستورالعمل‌های هیئت عامل، امور سازمان را اداره می‌کند. دبیر کل اوپک برای مدت سه سال از سوی کنفرانس وزیران از میان نامزدهای معرفی شده از سوی اعضا به اجماع برگزیده می‌شود و تمدید دوره تصدی او برای یکبار دیگر نیز بلامانع است.

اوپک همچنین یک بخش تحقیقاتی دارد که زیر نظر دبیرخانه، تحقیقات لازم برای این سازمان را انجام می‌دهد و از سه بخش مطالعات انرژی، تحلیل بازار نفت و خدمات اطلاعاتی تشکیل شده است. کمیسیون اقتصادی اوپک نیز رکن دیگر این سازمان است که به‌صورت یک بخش تخصصی در چارچوب دبیرخانه عمل می‌کند و هدف آن کمک به سازمان در تقویت ثبات بازار جهانی نفت است.

مقر دبیرخانه اوپک از بدو تأسیس در سال 1339 خورشیدی تا سال 1344 خورشیدی (۱۹۶۵) در شهر ژنو سوئیس بود و در این سال با تصویب کنفرانس وزیران به وین اتریش منتقل شد و از سال ۱۹۷۷ نیز در ساختمان کنونی در کنار کانال دانوب مستقر است.

انتقال مقر اوپک از ژنو به وین هم ماجرایی دارد که نشان‌دهنده هوشمندی سیاستمداران وقت اتریشی است. از سال 1965 اوپک به دولت اتریش ماهانه یک شلینگ اجاره می‌داد تا اینکه در سال 1977 ساختمانی در کنار رود دانوب خریداری کرد.

زبان رسمی و مشترک میان اعضای اوپک انگلیسی است، در این میان بعضی از وزیران تسلط کافی بر این زبان ندارند و در گفت‌وگو با وزیران دیگر به ویژه در نشست‌ها و جلسات بسته (Closed Session) به مشکل بر می‌خورند، از این رو بنده با وجودی که نماینده ملی هیئت عامل ایران در اوپک هستم، گاهی به‌عنوان مترجم در این نشست‌های وزیران حضور داشته‌ام.

*قدرت اوپک در تحولات سیاسی جهان

کشورهای عضو اوپک حدود دوسوم ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارند و حدود 40 درصد از نفت دنیا را تولید می‌کنند.
تصمیماتی که اوپک اتخاذ می‌کند تأثیر بسیار زیادی بر قیمت نفت در جهان دارد؛ برای مثال، در زمان بحران نفتی سال ۱۹۷۳ اوپک از فروش نفت به آن دسته از کشورهای غربی که در جنگ 6 روزه اعراب علیه اسرائیل (یوم کیپور یا جنگ اکتبر)، از این رژیم حمایت می‌کردند، خودداری کرد.

در آن جنگ، کشورهای غربی به حمایت از اسرائیل با مصر و سوریه وارد جنگ شدند. خودداری اوپک از ارسال نفت به کشورهای غربی باعث شد قیمت نفت در بازارهای جهانی تا چهار برابر افزایش پیدا کند. این رشد قیمت که به مدت پنج ماه ادامه داشت، در ۱۷ اکتبر ۱۹۷۳ آغاز شد و در ۱۸ مارس ۱۹۷۴ به پایان رسید.

رهبری این برنامه تحریم فروش نفت در ماجرای جنگ اعراب با اسرائیل را ملک فیصل بن عبدالعزیز بر عهده داشت که آرزو داشت در مسجد الاقصی نماز بخواند.

در این میان بد نیست که «OAPEC» را هم بشناسید. سازمان کشورهای عربی صادر کننده نفت (Organization of Arab Petroleum Exporting Countries) یک سازمان بین‌المللی است که در سال ١٩٦٨ در بیروت پایتخت لبنان تأسیس شد.

هدف این سازمان، توسعه صنعت نفت به وسیله افزایش همکاری میان کشورهای عضو این سازمان است. مصر، لیبی، الجزایر، بحرین، عراق، کویت، قطر، عربستان سعودی، سوریه، تونس و امارات متحده عربی کشورهای عضو اوآپک هستند. بحرین از آغاز سال آینده میلادی ریاست دوره‌ای این سازمان را به عهده خواهد داشت.

شاید برای برخی این پرسش به وجود بیاید که فعالیت اوآپک در برابر اوپک، موازی‌کاری ایجاد و باعث تفرقه در میان اعضای اوپک شود که باید گفت چنین نیست، زیرا اساسنامه این دو سازمان و اهداف تشکیل هر یک از آنها با یکدیگر متفاوت است.

علی‌ایحال، پس از ماجرای تحریم فروش نفت به حامیان اسرائیل کشورهای عضو اوپک در هفتم ژانویه ۱۹۷۵ با هم موافقت کردند و قیمت نفت خام را ۱۰ درصد افزایش دادند. در آن زمان، کشورهای عضو اوپک، از جمله آن کشورهایی که در گذشته، صنعت نفت خود را ملی کرده بودند، به اتفاق، برقراری نظم نوین اقتصاد جهان با ائتلاف کشورهای اصلی تولید کننده نفت را خواستار شدند.

نفت حکومت‌ها را تغییر می‌دهد و نوسان قیمت نفت، قدرت آنها را بالا و پایین می‌کند. نفت عامل بسیاری از جنگ‌ها و تحولات سیاسی، اقتصاد و اجتماعی در تاریخ معاصر ایران و جهان بوده است.

صدام حسین؛ رئیس‌جمهوری وقت عراق هم از افزایش قیمت نفت اوپک حمایت کرد. افزایش قیمت نفت به عراق و دیگر کشورهای عضو اوپک کمک کرد تا سود بدهی‌های خود را بپردازند. بالا رفتن قیمت نفت موجب بروز جنگ خلیج فارس در سال‌های ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱ شد، اما جدایی و دو دستگی میان کشورهای عضو اوپک با جنگ ایران و عراق رقم خورد و حمله عراق به کویت باعث شد همبستگی میان آن کشورها به کمترین حد خود برسد. هراس و اضطراب قطع عرضه و تأمین نفت که از این درگیری‌ها ناشی شده بود، برطرف شد و قیمت نفت به شدت کاهش یافت.
جواد یارجانی؛ رئیس اسبق امور اوپک در جمع دانشجویان دانشکده مهندسی شیمی و نفت دانشگاه شریف
*هراس عربستان از یک اتحاد نفتی

ادامه قیمت‌های پایین نفت تا پنج سال دیگر، ذخایر ارزی عربستان سعودی را به پایان می‌رساند و قدرت نفتی این کشور را در هم می‌شکند.

سه کشور ایران، ونزوئلا و عراق در اوپک، با توجه به ذخایر، ظرفیت‌ها و قابلیت‌هایی که دارند، اگر تولید نفت هر یک از آنها به حدود پنج میلیون بشکه در روز برسد، جایگاه عربستان را به شدت دچار ضعف و تزلزل می‌کنند.

عربستان از اتحاد ایران، ونزوئلا و عراق هراس دارد و برای جلوگیری از نزدیک شدن این کشورها به همدیگر هر کاری می‌کند، چون به خوبی آگاه است که اگر سه کشور عضو اوپک با همدیگر متحد شوند، قدرت عربستان را به چالش می‌کشند و او را تضعیف می‌کنند.

بر همین اساس، در طول سال‌های گذشته این سه کشور، بیشترین بحران‌ها را داشته‌اند؛ به وضعیت عراق در یک دهه گذاشته توجه کنید. به پیشروی داعش در شمال عراق نگاه کنید. به مشکلات ونزوئلا در سال‌های گذشته توجه کنید. تحریم‌های ایران در سال‌های گذشته را هم کنار این مسائل قرار دهید. به خوبی روشن است که عربستان و حامیانش از ثبات این سه کشور و اتحاد آنها وحشت دارند و این اتحاد را بر خلاف منافع خود می‌بینند.

در هر دوره‌ای که ایران، ونزوئلا و عراق از افزایش تولید و ظرفیت‌سازی و در کنار آن از حفظ قیمت‌های بالای نفت سخن گفته‌اند، در سیاست‌های عربستان و آمریکا تغییری مشاهده شده است و بررسی رویدادهای سه دهه گذشته در این ارتباط به خوبی این موضوع را اثبات می‌کند.

وقتی ونزوئلا از تولید 6 میلیون بشکه‌ای، عراق از تولید 12 میلیون بشکه‌ای و ایران از تولید بیش از پنج میلیون بشکه‌ای سخن می‌گویند و این سه کشور بیشترین ذخایر نفتی دنیا را دارند، طبیعی است که پذیرش آنها برای عربستان سخت باشد.

بیل کلینتون در زمان ریاست جمهوری خود سفری به ونزوئلا داشت و در سخنانی بیان کرد که ونزوئلا باید تولید نفت خود را به 6 میلیون بشکه در روز برساند و آمریکا از هیچ کمکی دریغ نمی‌کند. چون منطقه خاورمیانه ناامن است. عربستان از این اظهار نظر دچار وحشت می‌شود، چون یکی از صادرکننده اصلی نفت به آمریکاست.

در آن زمان ﺍﺭﻭﯾﻦ ﺧﻮﺯﻩ ﺍﺭﯾﺘﺎ، ﻭﺯﯾﺮ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻭ ﻣﻌﺎﺩﻥ ﻭﻧﺰﻭﺋﻼ بود و همکاری با شرکت‌های به منظور توسعه و افزایش تولید را آزاد کرده بود. علی النعیمی؛ وزیر نفت عربستان هم مصاحبه کرد و به وزیر انرژی ونزوئلا هشدار داد که افزایش تولید نفت خود را متوقف کند و به سهمیه‌اش در اوپک پایبند بماند.

این ماجرا ادامه داشت تا اینکه نخستین اجلاس اوپک در سال 1997 در جاکارتای اندونزی که مهندس زنگنه هم در دوران نخست وزارتش در نفت در این اجلاس حضور داشت، برگزار شد.

همه گفتند بحران مالی در آسیا در راه است و به تبع تقاضای نفت هم پایین می‌آید، پس اعضای اوپک نباید تولید خود را افزایش دهند، اما النعیمی؛ وزیر نفت عربستان همه را راضی کرد که تولیدشان را افزایش دهند که این اقدام باعث شد قیمت نفت به شدت سقوط کند و به زیر 10 دلار برسد. این اتفاق باعث بر هم خوردن برنامه‌های توسعه‌ای ونزوئلا و تغییر دولتش شد. چاوز آمد و گفت تولید نفت ونزوئلا را کاهش می‌دهیم و در خدمت اهداف اوپک هستیم.

به راحتی می‌بینید که عربستان برای حفظ منافع دراز مدت خود و برای اینکه بازار را در سیطره خودش نگه دارد، به هر کاری دست می‌زند و حتی قیمت‌ها را به زیان خود هم کاهش می‌دهد.

عربستان به عنوان یک تولیدکننده بزرگ نفت و صاحب ظرفیت مازاد تولید، همیشه به عنوان اهرمی در دست قدرت‌های جهانی همچون آمریکا برای کنترل قیمت نفت بوده است.

زمانی که در اواسط دهه 70 میلادی قیمت نفت افزایش یافت، جرالد فورد؛ رئیس جمهوری وقت ایالات متحده آمریکا نگران می‌شود و عربستان را برای افزایش تولید و عرضه نفت اضافی به بازار به‌منظور کاهش قیمت‌ها مأمور می‌کند.

*بلایی که افزایش قیمت نفت سر تولیدکنندگان آورد

تجربه نشان داده است که هر گاه به سبب افزایش قیمت نفت، درآمدهای نفتی کشورهای تولیدکننده نفت که بودجه آنها متکی به نفت است، افزایش پیدا کرده است، اقتصاد این کشورها دچار آسیب شده است، چون نتوانسته‌اند برنامه اقتصادی مؤثر و شفافی را برای جذب این میزان درآمد در اقتصاد کشورشان، طراحی کنند.

قیمت نفت در سال 1384 نسبت به سال پیش از آن، تقریبا 2 برابر شد و به بیش از 50 دلار در هر بشکه رسید که این مسئله مرا نگران کرده بود. خبرنگار یکی از روزنامه‌ها با من تماس گرفت و خود را از این رویداد خوشحال نشان داد و تحلیل من در باره افزایش قیمت نفت را خواست، عصر همان روز، مقاله‌ای با عنوان «توهم ثروتمند بودن» را نوشتم و فردا در صفحه نخست روزنامه چاپ شد. با افزایش قیمت نفت پولدار شدیم، اما ثروتمند نشدیم، چون ثروتمند شدن شخصیت و شاخص‌های خود را دارد. ثروت تولید ثروت می‌کند و نه بدبختی و تورم و نابه‌سامانی اقتصادی! زمانی که درآمدهای نفتی برای تقویت زیرساخت‌های آموزشی، توسعه بهداشت و درمان و رفاه مردم، رشد صنعتی و اقتصادی، توسعه روستایی، سرمایه‌گذاری‌های خارجی و... هزینه شد، آن وقت می‌توان گفت که از افزایش درآمد نفت، ثروتمند شده‌ایم.

در اوایل دهه 50 خورشیدی، ایران 60 هزار روستا داشت، اما با اصلاحات ارزی و افزایش قیمت نفت و توسعه شهرنشینی و مدرنیته بی حساب و کتاب، جمعیت روستایی به سمت شهرها هجوم آوردند و به تدریج وضعیت کشاورزی و اقتصادی کشور بهم ریخت. کشور آلمان با قوانین و رویکردها و سازکارهایی که دارد، اجازه نمی‌دهد جمعیت شهرهایش از یک میلیون نفر تجاوز کند و به جای آن امکانات روستاها را تقویت و رفاه مردم روستانشین را تأمین می‌کند تا به فکر مهاجرت به شهرها نیفتند.

در دهه 50 خورشیدی، وقتی قیمت نفت و به تبع آن درآمدهای رژیم پهلوی افزایش یافت، حجم واردات کالا و خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی به‌ویژه آمریکا و انگلیس افزایش یافت و به دنبال آن حزب رستاخیز را تأسیس کرد که به باور بسیاری از کارشناسان همین عوامل و رویکردها، زمینه‌های ظهور و بروز انقلاب اسلامی را فراهم کرد. در ماه‌های پایانی حکومت پهلوی، قیمت نفت کاهش یافت.

هم‌اکنون بخشی از آب تهران از طریق شبکه لوله آب‌رسانی فرسوده و پوسیده به هدر می‌رود. در حدود 40 سال پیش همین مشکل برای سیستم آب‌رسانی در لندن رخ داد و دولت وقت انگلیس برای اصلاح و به‌سازی خطوط لوله و شبکه آب‌رسانی شهر لندن به سرمایه‌گذاری عظیمی نیاز داشت که برای تأمین آن به دربار ثروتمند و دست و دلباز پهلوی رو انداخت و محمدرضا شاه هم یک میلیارد دلار وام در اختیار انگلیس گذاشت، بر همین اساس می‌توان گفت که شبکه آب‌رسانی شهر لندن مدیون ایران است.

*چرا در اوپک مانده‌ایم؟

برخی بر این باورند که حضور ایران در اوپک، منافعی برای کشور ندارد و پیشنهاد خروج از این سازمان را می‌دهند، اما چرا باید از سازمانی که خودمان برای تأسیس و شکل‌گیری و قدرت گرفتن و اثرگذاری آن تلاش کرده  ایم، خارج شویم.

اگرچه امروزه قیمت‌ نفت بر اساس سازکارهای بازار جهانی نفت و با توجه به حجم معاملات در بازارهای فیزیکی و کاغذی تعیین می‌شود و عرضه و تقاضا قیمت نفت را تعیین می‌کند و اوپک به‌طور مستقیم در شکل‌گیری قیمت پایه نفت جهان نقشی ندارد، اما سیاست‌ها و تصمیم‌های اوپک، بر رفتار قیمت در بازار جهانی نفت مؤثر است.

بالاخره حضور در یک سازمان بین‌المللی، یک فرصت است که امکانات و تریبون و مزایایی را برای حضور در حوزه دیپلماسی بین‌المللی، در اختیار ما قرار می‌دهد. بالاخره اوپک در مقاطعی خوب عمل کرده و منافع اعضا را تأمین کرده است. حتی اگر حضور ما در اوپک در مقاطعی موجب شود که قیمت نفت یک دلار افزایش پیدا کند، سرانجام میلیون‌ها دلار ارزآوری عاید کشور می‌شود. بالاخره هزینه چند میلیون دلاری عضویت سالانه در اوپک در برابر منافعی که برای ما دارد، ناچیز است.

باید در اوپک بمانیم و از فرصت‌هایی که از این طریق پیش روی ما قرار می‌گیرد بهره ببریم. هر 2 سال یک بار، اوپک یک سمیناری برگزاری می‌کند که بیش از 750 تن کارشناس و مدیران شرکت‌های نفتی و بزرگان نفت دنیا و بیش از یکصد خبرنگار در آن شرکت می‌کنند، حضور در چنین موقعیتی، یک فرصت است که نباید از دست برود.

*خاطراتی از نشست‌های اوپک

بد نیست برای اثرگذاری بر قیمت نفت از طریق شرکت در نشست‌های اوپک مثالی بزنم؛ زمان وزارت آقای وزیری هامانه در نفت، در دوره‌ای قیمت نفت کاهش پیدا کرده بود. اعضا تصمیم داشتند که حجم تولید نفت اوپک را کاهش دهند تا قیمت‌ها افزایش پیدا کند، اما با توجه به اینکه ماه رمضان بود و عرب‌ها در این ماه به‌طور کامل کار را تعطیل می‌کنند، مخالف برگزاری اجلاس فوق‌العاده بودند، اما سرانجام برای مقابله با ادامه کاهش قیمت‌ها، با پیگیری و درخواست برگزاری نشست اضطراری از سوی ایران، مقرر شد تا این اجلاس پس از افطار جلسه آغاز شود و تا پیش از سحر به پایان برسد.

من به همراه آقای وزیری هامانه در این نشست که در اواخر مهرماه سال 1385 در دوحه قطر برگزار شد، شرکت کردم. اعضا تصمیم گرفتند که تولید نفت را یک میلیون بشکه کاهش دهند، اما آقای وزیری هامانه بدون هماهنگی دستش را بلند کرد و گفت: کاهش یک میلیون بشکه‌ای تولید نفت اوپک، همان برآوردی است که مطبوعات و کارشناسان پیش‌بینی کرده‌اند و انتظار دارند، به جای اینکه خواست آنها را عملی کنیم، بیایم از مجموع تولید یک میلیون و 250 هزار بشکه کم کنیم تا اثر بهتری هم بر بازار بگذاریم.

در این لحظه همه نگاه‌ها به سوی علی النعیمی دوخته شد، چون موقع تصمیم‌گیری‌های نهایی در اوپک، وزیران نفت کشورهای عربی همه به دهان وزیر نفت پرسابقه عربستان که بیشترین تولید و صادرات نفت را هم دارد، چشم می‌دوزند تا ببیند او چه می‌گوید، النعیمی با کمی مکث پیشنهاد وزیری هامانه را تأیید کرد و...

در مثالی دیگر، نوسان‌های عجیب قیمت نفت که در اواخر نیمه نخست سال 2008 به بیش از 145 دلار هم رسید بوده، به یک باره بنای سقوط گذاشت. به خاطر دارم در آذرماه 1387 قیمت‌ نفت تا 35 دلار هم پایین آمد. با مهندس نوذری؛ وزیر وقت نفت در یکصد و پنجاه و یکمین اجلاس فوق‌العاده اوپک در اوران الجزایر، شرکت کرده بودیم. اعضا تصمیم گرفتند که تولید اوپک را برای سومین بار در سال 2008 کاهش دهند تا بازار ثبات پیدا کند و از کاهش بی‌سابقه قیمت نفت جلوگیری شود.

بر این اساس، مجموع کاهش تولید نفت اعضای اوپک که از سپتامبر 2008 کلید خورده بود، با کاهش روزانه 2.2 میلیون بشکه که در این اجلاس توافق شد، در این سال و در مدت حدود چهار ماه به حدود 4.3 میلیون بشکه در روز رسید. سهم ایران از کاهش تولید در آن سال، در مجموع حدود نیم میلیون بشکه در روز بود.
جواد یارجانی؛ نماینده سابق ملی ایران در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (OPEC) و رئیس اسبق امور اوپک
*کاهش قیمت و فرصت پیش روی صنعت نفت ایران

می‌گویند که مجموع تولید نفت اعضای اوپک هم‌اکنون 30 میلیون بشکه در روز است، در حالی که این رقم به 31.5 میلیون بشکه است، زیرا برخی از اعضا به سهمیه‌های خود پایبند نیستند. اساسا کاهش کلی از مجموع تولید، باید بر مبنای کاهش سهیمه تولیدی اعضا باشد و اعضا هم به آن پایبند باشند تا سیاست‌های کاهش تولید بر افزایش قیمت نفت اثر بگذارد.

باید توجه داشته باشید که تنها شاخص اثرگذار در اوپک، میزان توان تولید نفت است و بس! پس لازم است به این نکته توجه شود و برای ایجاد ظرفیت مازاد تولید نفت، برنامه‌های توسعه‌ای دقیق اجرا شود.

قیمت پایین نفت برای سرمایه‌گذاری در کشوری مثل ایران که هزینه تولید نفت در آن به نسبت پایین است، خیلی هم بد نیست، پس باید از این فرصتی که ایجاد شده است، به خوبی استفاده شود تا در سال‌های آینده بابت از دست رفتن آن افسوس نخوریم.
پنجشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۴۹
کد مطلب: 10321
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *