وزیر نفت با عدم تکمیل خط لوله به سمت مرز٬ بهطور غیررسمی اعلام کرد ایران علاقهای به صادرات گاز به پاکستان ندارد تا این کشور هم تاپی را دنبال کند. از طرفی هم دست ایران را برای شکایت حقوقی از پاکستان برای اجرایی کردن «قرارداد» را خالی گذاشت
از آن شعارهای زیبا و اعداد اعجابانگیز روزهای زیادی نمیگذرد ولی بازهم هستند کسانی که پشت توجیهات شگفتانگیز مخفی شده و معتقدند اشکال کار جای دیگری است.
مدیرعامل شرکت ملی نفت از صندوق توسعه ملی گفته است ولی گویا از یاد برده است که وزیر نفت بارها از پول نداشتن این صندوق برای سرمایه گذاری در نفت گفته است٬ یا وزیر نفت صداقت به خرج نداده است و یا آقای مدیرعامل دچار خطای فاحشی شده است.
گویی که همگی دور هم جمع شدهاند و بیتوجه به مسائل پیشآمده، در راهی قدم میزنند که گریبان بازنشستگان و کارکنان نفت را خواهد گرفت. این روز را به یاد داشته باشید.
لباسی که اطرافیان برای پادشاه دوختهاند٬ تبدیل به باور پادشاه شده است٬ هرکس که این لباس را بر تن نمیبیند مغضوب است و هرکس مدحی کند٬ در سلسله طبقات بالای وزارت نفت جای میگیرد.
اکثریت جامعه در وضعیت سختی هستند ولی «دهک اول» (به عنوان یک متافور) برخی مشخصههای ویژه دارد که در چارچوبی که من و برخی دوستانم به اقتصاد ایران نگاه میکنم نیازمند رفتار متفاوتی از سوی کارشناسان و مقامات و فعالان است.
پویانه نکتهای را گفته است که پیشتر به آن پرداخته بودیم٬ از سیاسی شدن قراردادها و بسته شدن هر قراردادی به هر قیمتی بهعنوان کیمیایی برای حفظ قدرت اما در پاسخ گفتند ملاک برای ما منافع ملی است.
نگاهی به برنامههای وزارت نفت برای توسعه میادین نفتی و گازی نشان میدهد شرکتهای آسیایی و روسی موردتوجه قرارگرفتهاند که البته این توجه از سر اجبار و ناچاری بوده است.
با توجه به مکانیسم تبدیل ارز در اتاق پایاپای ارزی آمریکا به نام «یوترن» و ردیابی دقیق دلار در شبکههای مالی و بانکی٬ عملاً هر دلاری که بهحساب ایران واریز شود ولو با تغییر نوع ارز٬ قابلشناسایی است زیرا هر تراکنش در یوترن دارای کدی اختصاصی است و همین موضوع امکان دور زدن را نمیدهد.
رکود مطلق در بخش نفت را شخص وزیر محترم هم میداند٬ ما هم میدانیم؛ این دانستن اما با ندانستن توفیر چندانی ندارد وقتیکه برای ایجاد تحرک ولو کوچک قدمی برنداشته نمیشود.
حتی وزیر نفت یک آمار دقیق از نیروهای نفت ندارد اما بااینحال چنان بر این موضوع تأکید دارد که گویی با کاهش نیروهای نفت، هم سرمایهگذاریها سرعت میگیرد و هم نفت از بند محدودیتهای موجود خلاصی مییابد.
البته معتقدیم ملاک سن بهتنهایی نمیتواند شاخص موفقیت مدیران باشد ولی با شاخص وزیر نفت، باید این انتقاد را مطرح کرد که دلیل انتصاب گسترده مدیران بازنشسته و بالای 60 سال در نفت چیست؟
ندس زنگنه درجایی از صحبتشان گفتند که صنعت نفت با 70 هزار نفر اداره میشود و الان بیش از دویست هزار نفر پرسنل دارد؛ اما کسی نپرسید که اگر چنین است چرا شما در دور قبلی وزارتتان 20 تا 30 شرکت در صنعت نفت را با کمترین بررسی و مطالعه به 200 تا 300 شرکت تبدیل کردید؟
آنچه مسلم است متوسط قیمت گاز در سال ٩٥ براساس آییننامه اجرائی تبصره ۱۴ قانون بودجه سال ۹٥ مصوب هیئت وزیران (در مهر ٩٥)، از ١٥٠ تومان در مترمکعب کمتر نبوده است که اگر این عدد را در ٢٠٠ میلیارد مترمکعب ضرب کنیم، ٣٠ هزار میلیارد تومان میشود.
میز نفت/ وزیر نفت از تعداد بالای فارغالتحصیلان نفتی گلایه سر میدهد. متقاضیان ورود به صنعت نفت بسیارند و وزارت نفت نمیتواند پاسخگوی همه آنها باشد. حق هم دارد، به هر جای ایران که چشم میاندازید یکی دو دانشکده نفت دیده میشود. یا با کمکهای وزارت نفت تأسیس شده...
اینکه فارغالتحصیلان دانشگاه صنعت نفت پس از تحصیل در سختترین شرایط میخواهد به حق خود برسند، ازنظر وزیر نفت قابلهضم نیست ولی چسبیدن و رها نکردن سمتهای مدیریتی توسط بازنشستگان پدیدهای رایج و مرسوم است.
رکود مطلق در نفت آزاردهنده شده است و قدرت تصمیمگیری از مدیران سلب٬ همهچیز باید تحت نظر وزیر نفت و هیئتمدیره شرکت ملی نفت باشد تا آنها تائید یا رد کنند. کسی هم از نفت نمیپرسد چه شد وعدههایی که قرار بود به نفت رونق داده و برای کشور ثروت خلق کند.
بدون تردید کمیسیون انرژی مجلس فعلی را باید ضعیفترین کمیسیون انرژی تاریخ مجلس ایران به شمار آورد که نه از تخصص کافی در حوزه نفت برخوردار است و نه روحیهای مطالبه گر دارد، تنها رابطه اغلب اعضای این کمیسیون با نفت، صرفاً حوزه نمایندگیشان است.
واکنش خبرنگاران به این رفتار، بازگرداندن پاکتها بود و این سئوال مطرح شد چرا سفیر جمهوری خلق چین که هدفش از برگزاری این نشست رفع ابهامات درباره عملیات اطفای سانچی بوده اقدام به چنین کاری کردهاست.
ماجرا بسیار ساده است، وقتی نهادهای نظارتی و اطلاعاتی نتوانند به وظایف ذاتی خود عمل کرده و با وجود آنکه مبرهن و مشخص است که مدیران دو تابعیتی در بدنه مدیریت کشور و بویژه نفت رسوخ کردهاند، همه چیز را انکار میکنند وضعیت همینی است که میبینیم.