۰
روایتی از عباس هنردوست، مسئول اسبق فروش نفت ایران:

مرا بخاطر ارتباط با رهبری زدند

میز نفت – عباس هنردوست از چهره های اولیه امور بین الملل شرکت ملی نفت می گوید به واسطه ارتباط خوبی که با رهبر انقلاب داشته، مخالفان زیادی در وزارت نفت داشته است؛ از جمله شخص وزیر وقت نفت یعنی محمد غرضی.
عباس هنردوست | میز نفت
عباس هنردوست | میز نفت
به گزارش میز نفت، عباس هنردوست که یک دندانپزشک است در روزهای پس از انقلاب از وزارت بهداشت به وزارت نفت رفت و مسئولیت تجارت نفت ایران را برعهده گرفت. وی درباره آن روزها در کتاب «ناگفته های فروش نفت» می گوید:
 
* آقای غرضی می‌گفت فقط می‌خواهم کسی اینجا باشد که مقامات عالی کشور او را بشناسند و رابطه خوبی با افراد کلیدی داشته باشد. آیت‌الله خامنه­ای هم آن زمان رئیس­جمهور و دبیر کل حزب جمهوری اسلامی بودند و ارتباط خوبی بین ما وجود داشت.
 
* دعواها سر همین بود، تمام حرف‌های مهندس موسوی این بود که تو کارمند من هستی، چرا به دفتر رئیس‌جمهور می‌روی؟ همه بحث­ها سر همین بود، بقیه فرع بود.
 
 
* به آقای خامنه ­ای می‌گفتند تخصص هنردوست چه ارتباطی به نفت دارد؟ ایشان هم پاسخ‌های خود را می‌دادند و وقتی در عملکرد نمی­توانستند ایراد بگیرند به حواشی می‌پرداختند.
 
 * اول انقلاب همه مانند هم بودیم، مرحوم هاشمی خودش در خاطراتش می‌نویسد که اصلاً نمی‌دانست کارتابل چیست. کسانی که از من ایراد می­گرفتند خودشان آبادتر از من نبودند، وقتی به نفت رفتم چیزی نداشتم، بیرون هم آمدم چیزی نداشتم. به حج هم رفتم پول قرض کردم. وقتی سفرهای خارجی می­رفتیم، همگی در یک سوئیت می‌خوابیدیم تا پول اضافی ندهیم.
 
 * ما سه گروه و فرد مخالف داشتیم، یکی سید مهدی هاشمی بود. برادر داماد مرحوم منتظری که امام خمینی (ره) دستور اعدامش را صادر کردند. وی مشتری‌های زیادی برای شرکت ملی نفت می‌آورد و مدام اصرار می‌کرد که برای نهایی شدن معامله٬ به‌صورت دوستانه زیر سیبیلی رد کنیم تا با پول‌هایش کارهای مبارزاتی خود را به‌پیش ببرد. خدا شاهد است دو سه باری ­گفتیم چه کسی گفته است ما به این آقایان نفت بفروشیم که در پاسخ می‌گفت: آقا سفارش کرده‌اند. منظورشان مرحوم منتظری بود. من هم گفتم آقای منتظری یا شفاهاً خودشان بگویند یا دست‌نوشته‌ای ارسال کنند که هر بار طفره می‌رفتند. بعداً مشخص شد دروغ می‌گفت و اصلاً آقای منتظری از این موضوع خبر نداشت. مخالف بعدی خود آقای غرضی بود و دیگری آقای میرحسین موسوی.

* حالا آن‌ها بی‌انصافی کردند، درست؛ اما در مرام من نیست که بخواهم درباره افرادی که در اسارت خاک و خانه هستند چیزی بگویم. آقای غرضی یک اخلاقی داشت که نمی‌توانست شخصیت مستقل را ببیند. اصلاً خودش بود و ازنظرش کسی دیگر در کار نبود، او جزو کسانی بود که نمی­توانست ببیند یک نفر در کنار خودش مستقل است. متأسفانه آن‌ها آدم­هایی کوتوله می­ خواستند فارغ از اینکه نمی‌دانستند من به خاطر پول و منصب حاضر به قبول مسئولیت نشدم. من تخصص و توانایی داشتم که با درآمد ده برابر مدیریت در نفت می‌توانستم کسب روزی حلال کنم.

* فشار بسیاری آوردند تا از نفت بروم و من هم رفتم. دو سه سال بعد انجمن دندانپزشکی ایران را برپا کردیم و سه دوره رئیس هیئت‌مدیره شدم، دو دوره، نماینده مردم در نظام پزشکی و دو بار دندانپزشک نمونه شدم. بعدها بسیج دندانپزشکی را برپا کردیم و امروز هم مسئول بسیج دندانپزشکی کشور هستم و کارهای زیادی انجام می‌دهم که شاید خیلی از آن دوستان فکرش را هم نمی‌کنند.
يکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۵۵
کد مطلب: 45448
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *