۰
گزارشی از معروف ترین شخصیت نفتی جهان/ 1

راکفلر اینگونه «راکفلر» شد

در 20 سالگی موسسه ای تجاری را با یکی از دوستان صمیمی خود راه اندازی کرد؛ امریکا در آن روزها به دلیل پایان یافتن جنگ ها داخلی و لمس آرامش، با واردات کالا و تسهیل امور مواجه بود و تاسیس شرکت های بازرگانی سکه رایح یانکی ها بود.
راکفلر - عصرنفت
راکفلر - عصرنفت
به گزارش ميزنفت، جان.د. راکفلر پس از ۶ سال شراکت با موریس کلارک در سال ۱۸۶۵، چنان با شریکش به اختلاف خورد که در شهر اوهایو، داستان های بسیاری شنیده می شد زیرا این دو شریک، صاحب موفق ترین پالایشگاه این شهر در ایالت کلویند امریکا بودند و اخآن ها توسط پاپاراتزی ها به دقت رصد می شد.کلارک و راکفلر موسسه برزگی را در اوهایو اداره می کردند که یکی از زیرمجموعه های آن یک پالایشگاه بود اما چگونگی هماهنگ کردن امور این موسسه با سرعت رشد و توسعه صنعتی امریکا، ریشه های اختلافات را عمیق تر کرد.

با افزایش شکاف دیدگاه ها، تهدیدها به «رو» آمدند و لجبازی های دو شریک سرانجام کار را به برگزاری حراج کشاند تا نطفه بزرگترین غول صنعتی جهان در این حراجی بسته شود. در همان لحظه و همان دفتر، حراجی خصوصی بین این دو نفر با اعلام مبلغ ۵۰۰ دلار برای شروع، آغاز شد. با افزایش قیمت های پیشنهادی، کلارک مبلغ ۷۲ هزار و ۵۰۰ دلار را پیشنهاد داد تا راکفلر فور دست راست خود را برای مبلغ ۷۵ هزار دلار بالا ببرد و کلارک به علامت تسلیم با دو دست به وی تبریک بگوید:«جان! من بالاتر نمی روم، موسسه مال تو شد.»

با پایان این رقابت نفس گیر، موسسه به راکفلر رسید و وی بیشتر تمرکز خود را روی نفت و پالایشگاه گذاشت و یک سال پس از کنار زدن کلارک، پالایشگاه دوم را نیز خریداری کرد؛ نافگته نماند منظور از پالایشگاه، شرکت های پالایشی کوچکی بودند که در ساده ترین عملیات پالایش، نفت را به روغن های سوختنی برای روشنایی تبدیل می کردند که سود فرا.وانی داشت.

جان. د راکفلر در سال ۱۸۳۹ در یک بخش کشاورزی در ایالت نیویورک به دنیا امد و حدود یک قرن عمر کرد.پدر وی، ویلیام راکفلر فروشنده الوار و نمک بود که پس از چندی با تغییر اسم خود به «دکتر ویلیام راکفلر» به فروش گیاهان شفابخش روی آورد. جان در هفت سالگی با راه اندازی کاسبی کوچکی در حوزه بوقلمون خود را تست زد تا پدر آینده ای روشن در کسب و کار برای وی ترسیم کند اما در ۱۶ سالگی،به استخدام یک شرکت کشتی سازی در کلیوند در آمد ولی این حوزه به اندازه کافی رای وی کذاب نبود؛ او به تاسیس شرکت و اداره یک مجموعه توسط خود علاقه ویژه ای داشت.

وی در ۲۰ سالگی با کلارک شریک شد و پس از کشف کاربری مهم نفت، پیشنهاد خرید یک پالایشگاه را مطرح کرد؛ ان ها گمان نمی کردند سود پالایشگاه ها در یک سال بسیار زیاد باشد لذا ان را به عنوان کاری فرعی قلمداد می کردند تا روزی که کلارک کنار رفت و جان همه کاره نفت شد. وی در سال ۱۹۳۷ در گذشت.

راکفلر به سرعت فعالیت های خود را گسترش داد و با خرید سهام شرکت های چوب و الوار، ان ها را محبور به تامین چوب مورد نیاز بشکه های نفت کرد تا بخش بزرگی از هزینه های حمل و نقل خود را کاهش دهد. ایجاد انباز ذخیره سازی، خرید سهام شرکت های بزرگ راه آهن و... بخش دیگری از فعالیت های وی بود که توانست با بهره گیری از آن ها، پر سودده ترین شرکت نفتی امریکا لقب بگیرد. سازماندهی دقیق وی بر امور و پایش دقیق درآمد، هزینه و سود وی را در مسیری قرار داد که شرکت وی یعنی استاندارد اویل را در سال ۱۸۷۰ به بزرگترین زنجیره پالایشگاه های نفت امریکا تبدیل کند. وی در طول ۵ سال حدود ۸۰ درصد از پالایشگاه های این کشور را به زیر سلطه خود در آورد.

چرا استاندارد اویل؟
راکفلر به خوبی از قواعد بازار و جنگ روانی برای کنار زدن رقیبان خود اگاه بود؛ محصولات پالایشگاه های وی در ابتدای فعالیت خود به دلایل مختلف با سایر پالایشگاه ها متفاوت بود؛ وی برای متمایز کردن محصول خود و همچنین القای این مهم که محصول وی استاندارد بوده و سایر محصولات غیر اسناندارد است با زیرکی هر چه تمام نام شرکت خود را «استاندارد اویل» گذاشت و در مرحله بعد با تبلیغات وسیعی که انجام داد در تامین اهداف خود به موفقیت رسید. اقدام بعدی وی در جهت توسعه بازار خود، هماهنگی کامل با تولیدکنندگان چراغ های روشنایی برای طراحی و ساخت چراغ هایی بود که فقط با روغن استاندارد اویل کار کنند و نه سایر پالایشگاه ها؛ این اقدام راکفلر نقشی مهم در افزایش سود استاندارد اویل ایفا کرد اما راکفلر همچنان در اندیشه «تقویت حرفه ای» خود بود.

*در مسیر توسعه
وی در مرحله بعدی، شرکت خود را به سهامی عام تبدیل کرد تا سرمایه بیشتری به منظور گسترش فعالیت های استاندارد اویل جذب کند.در سال ۱۸۷۱ تولیدکنندگان روغن یا همان پالایشگاه داران در خطر ورشکستگی قرار گرفته بودند، راکفلر به خوبی متوجه شانس بزرگی که اینک به سراغش آمده بود، شده بود لذا تحت عنوان «برنامه ی ما» همه این پالایشگاه ها را از ان خود کرد و توانست با کنترل نوسانات بازار ، آن هارا به روزهای گذشته برگرداند.

استاندارد اویل هر روز بزرک تر می شد و در مطبوعات امریکا به این شرکت لقب «دار و دسته راهزنان» داده شده بود که همین موضوع، خشم مردم را برانگیخت اما وی با کمک های خود به مراکز خیریه و دانشگاه ها سعی در «سفید خوانی» خود داشت. وی پس از آرام کردن فضا ، با هشدار یکی از کارشناسان خود مبنی بر پایان نفت پنسیلوانیا مواجه شد؛ مدیران استاندارد اویل بحران را می دیدند و یکی پس از دیگری سهام خود را فروختند اما یک هفته پس از این ماجرا، خبر کشف نفت در اوکلاهاما رسما اعلام شد. راکفلر مسرور از این خبر، بزرگترین «قمار زندگی» خود را کرد و در ریسکی بزرگ با اجاره زمین های اوکلاهاما، راسا وارد تولید نفت شد؛ به بیانی ساده تر اسناندار اویل به بالادست هم وارد شد. وی با این اقدام در سال ۱۸۹۱، تولید ۳۰ درصد نفت امریکا را در انحصار خود قرار داد.

وی پس ار امپراطوری خود در امریکا به سایر بخش های جهان نیز وارد شد که در برخی جاها موفق و در برخی نقاط ناموفق بود اما هر چه که بود ، استاندارد اویل را باید نخسیتن شرکت نفتی حرفه ای دنیا و مادر شرکت های نوین نفتی نامید که با هوش و ذکاوت یک پسر ۲۶ ساله به بزرگترین غول صنعتی جهان تبدیل شد.

امریکایی ها از راکفلر و استنادارد اویل به عنوان فرد و شرکتی یاد می کنند که برای پولدار شدن به «صنعتی وحشی» روی آورد و نه سفته بازی و کلاهبرداری.
يکشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۱۸
کد مطلب: 1531
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *