۰
۱۰
بازگشت لایه نفتی و فرزاد گازی به نقطه صفر

هدیه میادین مشترک به اعراب با یک دستور

تصمیم عجیب وزارت نفت در پاسکاری پروژه ها میان شرکت های نفتی درشرایطی رخ می دهد که بنظر می رسد این وزارتخانه برخلاف هدف برداشت حداکثری از میادین مشترک٬ به دنبال تاخیر در اجرای پروژه هاست!
هدیه میادین مشترک به اعراب با یک دستور
به گزارش ميزنفت ٬ سال گذشته بود که وظیفه مظالعه و راهبری برداشت از میادین فرزاد الف و ب به شرکت نفت و گاز پارس واگذار و شرکت نفت فلات قاره با وجو مطالعه چندین ساله در این میدان٬ از کار کنار گذاشته شد.

توجیه وزارت نفت برای انتقال مدیریت این میدان به شرکت نفت و گاز پارس این بود که چون این میادین گازی است باید POGC مسئولیت آنرا بر عهده بگیرد در حالی که چنین موضوعی یعنی بازگشت به ۳ سال قبل و فراموشی اطلاعات و منابع هزینه شده در این میادین.

از سوی دیگر مسئولیت لایه نفتی پارس جنوبی نیز به شرکت نفت فلات قاره واگذار شد که هیچ شناختی از این حوزه نفتی ندارد و مدیران آن بدنیال ساده ترین اطلاعات در این باره هستند. همچنین بر اساس تکلیف شرکت ملی نفت٬ کار اجرای این پروژه به شرکت پتروایران واگذار شده است ولی شرکت نفت فلات قاره برای تعدادی از کارشناسان خود دوره های آموزشی لایه نفتی پارس جنوبی تدارک دیده است!

این روند بدان معناست که در دو پروژه حوزه نفتی و گازی مشترک قرار است همه چیز از ابتدا آغاز شود و  در این میان٬ تنها چیزی که قربانی می شود منافع ملی است. در حالی که سعودی ها و قطری ها با سرعت مشغول برداشت از این میادین هستند وزارت نفت به دنبال جابجا کردن متولیان میادین است!

جالب آنجاست که تیم فعلی این وزارتخانه از ابتدای کار خود از 3 سال گذشته با شوری خاص از عقب ماندگی پروژه های پارس جنوبی انتقاد می کردند و از برنامه اصلی خود برای افزایش برداشت از منابع مشترک رونمایی کردند. در مرحله بعد هم از قراردادهای جدید نفتی گفتند و IPC را نسخه نجات دهنده کشور معرفی کردند که با اجرایی کردنش٬ می توان به قصه پردرد میادین مشترک پایان داد اما اکنون خود سنگی بزرگ در این مسیر قرار داده است.

سوال اصلی اینجاست که آیا شرکت نفت و گاز پارس می تواند قرزاد الف و ب را مدیریت کند؟ این شرکت که با مدیریت بازنشسته خود سرعت پیشرفت فیزیکی پروژه ها را از 1.5 درصد ماهیانه به 0.5 درصد کاهش داده آیا توان و انگیزه مدیریت فرزاد الف و بی را دارد؟

اتخاذ چنین تصمیماتی با رویکرد برداشت حداکثری از منابع مشترک بطور کامل در تضاد است و موجب توقف فعالیت هایی می شود که در مسیر توسعه قرار دارد. شرکت نفت فلات قاره چندین سال روی میدان فرزاد کار کرده است و نفت و گاز پارس نیز سال ها با لایه نفتی دست و پنجه نرم کرده است اما در کی اقدام قابل تامل همه چیز صفر می شود تا چند سال دیگر برای مطالعه این میادین وقت صرف شود. طرف خارجی مشغول برداشت است و ما در اینسوی مرز به فکر جابحا کردن متولیان میدان ها و از نو مطالعه کردن آنها هستیم فقط به دلیل یک تصمیم سلیقه ای!!
چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۱۰
کد مطلب: 14137
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
وقتی که برا ی لایه نفتی یک بازنشسته را بکار دعوت میکنند و صرفا به خاطر ایشان لایه نفتی را از پارس جنوبی جدا میکنند و یک سازمان سی نفره تصویب میکنند و از ورود افراد متخصص به سازمان جلوگیری میکنند تا نیروهای نورچشمی خود را بگمارند آیا انتظار دارید پروژه به تولید برسد؟
محمد رنجبر
United Arab Emirates
با سلام
احتراما لطف فرموده و قبل از انتشار مطالب از صحت آن مطمئن شوید.
پروژه لایه های نفتی با سرعت تمام در حال پیشرفت بوده و تا پایان سالجاری فاز اول برداشت از لایه نفتی پارس جنوبی به ثمر خواهد نشست. به دلایلی که همه ما می دانیم از ارائه اطلاعات بیشتر در این زمینه معذورم ولی مطمئن باشید همه چیز از صفر شروع نشده است.
شیبانی
Iran, Islamic Republic of
با سلام و احترام به نظرات تمامی همکاران و دلسوزان مملکت به نظر من اقدام وزیر در این خصوص بسیار کارشناسی و بجا می باشد چرا که نفت تخصص POGC نیست و در عوض با دادن مسولیت فرزاد ها به این شرکت موجب استفاده از تجربه گازی این شرکت و نهایتأ تسریع در برداشت گاز این میادین مشترک می شود. و همین موضوع در مورد لایه نفتی نیز مصداق پیدا می کند
Romania
اصل این پاسکاری پروژه ها کار بسیار بیهوده ایست. ولی به این نکته نیز بایستی توجه نمود که هر دو این شرکتها در لایه نفتی و فرازد سردرگم بودند و نمی دانستند چه باید بکند. این در حالیست که طبق اخبار منتشر شده تولید قطر از لایه نفتی (الشاهین) به حدود 450 هزار بشکه رسیده است. در میدان فرزاد الف نیز عربستان هفت سکو با ظرفیت تولید 1300 میلیون فوت مکعب در روز احداث نموده و تولید ازین میدان آغاز شده است. ولی این دو شرکت عریض و طویل دولتی چکار کرده اند ؟ در پروژه فرزاد الف شرکت فلات قاره بجای پرداختن به مسائل اصلی پروژه که همان تامین اعتبارات لازم و عقد قرارداد برای توسعه می باشد تمام وقت خود را صرف انجام یک سری آزمایشات با شرکت خاص نمود.
Germany
برادر عزیز اتفاقا فلات قاره زیر بار همان ازمایش کذایی نرفت و ان را به پیمانکار توسعه دهنده واگذار کرد که بعدا مسیولیتی گردن شرکت نفت نباشد.
گوگرد ع
Iran, Islamic Republic of
احسنت.دست گذاشتی رو دل بعضی فلات قاره ایها که تمام پروژه فرزاد واسشون در کار یک آزمایشگاه چینی خاص خلاصه شده بود
ازما
Iran, Islamic Republic of
البته جهت اطلاع کماکان و بشدت هنوز به دنبال همان آزمایشهای خاص با آزمایشگاه چینی کذایی هستند! تغییر کارفرمایی و رفع تحریم هم خللی در اراده پولادین! انها برای قرارداد گزاف و بیخود بستن با چینیها ایجاد نکرده است. هفته ای چند بار به شرکت مجری مراجعه و پیگیری میکنند و فشار میاورند . اگر همین پیگیری را روی کارهایی باقیمانده و در دست انجام خود داشته باشند کلی پیشرفت و توسعه حاصل خواهد شد
Iran, Islamic Republic of
تزریق روحیه و نشاط با حذف شایستگی ،کاهش سنوات خدمت ، کاهش اضافه کاری و ... همکاران گرامی صنعت نفت مراقب باشید اور دوز نکنید بدلیل اینکه بهداشت درمان صنعت نفت تخت خالی ندارد ....
Iran, Islamic Republic of
شما سیاسی و جناحی برخورد می کنید من از زنگنه و ژنرالهایش راضی نیستم ولی بحث های شما مهندسی معکوس است که انتهای آن زیر سوال بردن وزارت نفت کنونی است متاسفانه بعد از انقلاب پیوسته شیوه رو کم کنونی و خراب کردن و برخورد سیاسی جناحی آن هم در همه زمینه ها مد شده و دلسوزی و منافع کشور در این میان قربانی میشود و در همه زمینه ها عقب هستیم
در این بحث شما فلات قاره برای لایه های نفتی و POGC را برای فرزاد شایسته نمیدانید اگر فلات قاره توان مدیریت لایه نای نفتی را ندارد پس برای فرزاد بمراتب بیشتر ناتوان است از طرفی فلات قاره شرکت بهره برداری است مجری پروژه نیست و دولت POGC را برای اجرای پروژه های گازی تاسیس نمود پس دادن پروژه گازی به سازمان غیر POGC از اول غلط بوده لذا جلوی این اشتباه باید گرفته می شد
و اما در مورد توان این سازمانها برای اجرا و مدیریت چنین پروژه هایی واقعیت این است هیچکدام توان آن را ندارند بدلیل اینکه در این سالها بجای آموزش و پرورش کارشناسان و مدیران دارای حداقل شایستگی - این سازمانها محل بکارگیری افراد منقضی شده در پست های دولتی و کارشناسهای سفارشی بدون شایستگی و انگیزه شدند ( البته به همه برنخورد افراد شایسته کمی هم هستند که منفعل شدند) این ادعای بنده قابل بررسی و اثبات است
یک نمونه :چند سال پیش یک نماینده اسبق مجلس شده بود مدیر طرح یک ءروژه بزرگ در POGC که باور کنید فرق پیچ را از مهره و واشر تشخیص نمیداند و در جلسات اصلا وارد مسایل پروژه نمی شد کارش جهانگردی بود و ان هم با رفتارهای دور از شان یک مدیر که باعث شرمندگی کارشناسان در نزد خارجی ها می شد
بیشتر افراد این سازمانها بعنوان کارفرما جهانگردی بود و سورچرانی ... که پیمانکاران ( داخلی و خارجی) چاره ای جز اطاعت نداشتند و اینها را با می چرخاندند و حتی بعضی ها به اسم جلسه در خارج می آمدند و در جلسه حاضر نمی شدند دنبال ... بودند این است نتیجه بعد از ۲۰ سال این سازمانها توان ابتدایی را ندارند.
اما درمورد تاخیر در شروع پروژه های : شما جای زنگنه باشید چه می کنید هنوز IPC تایید نشده و از .... تا امام جمعه باید نظر دهد بطور جناحی ایراد میگیرند و عمدا باعث تاخیر می شوند بله به جرات می گویم عمدی .
من قرارداد نیز کار کردم پیش نویس را به هزار نفر برای بررسی بدهید هزار نظر دریافت می کنید یک نفر هم حاضر نمی شود بگوید نظری ندارم تایید است یا من ایرادی ندیدم.
قطر و عربستان و عراق و کویت یک ارگان سازمان تصمیم می گیرد و فوری قرارداد می بندند یک بچه هم می داند اجرای قرارداد با حتی ۴۰ درصد ایراد در میادین مشترک بهتر از اجرای قرارداد ظاهرا ( نه قطعا) بدون ایراد با تاخیر چند ساله است چون در این چند سال که شما به یک ریال در قرارداد گیر دادید رقیب میلیارد دلار جلو افتاده است
اجرای پروژه در میادین مشترک مانند تصمیم گیری در میدان جنگ است تاخیر در اجرای یک تصمیم ( حتی غلط) برای بدست آوردن تایید همه (که غیر ممکن است) با نگارش صد درصد صحیح یعنی نوش دارو بعد از مرگ سهراب یعنی از دست دادن ذخایر در میدان مشترک.
ضمن اینکه اگر اختلاف ها فنی و علمی باشد می توان به توافق رسید اما اگر جناحی باشد هیچوقت نمی توان طرف مقابل کارشکن و رقیب سیاسی را راضی کرد چه بسا که اکثر این مخالفین IPC را نخوانده یا اصلا متوجه متن نمی شوند
بنده در سازمانی هر نوع پیش نویس به یک همکار قدرتمند و جویای نام میدادم ایراد می گرفت یک بار با یک فاصله زمانی (که فراموش کند) نظر قبلی اش را در پیش نویس اعمال کردم ولی نگفتم ایشان طبق عادت نظر قبلی خودش را کاملا رد نمود.
لطفا عرایض بنده را که از روی دلسوزی است حذف نکنید و اگر دلسوز هستید به کوش مسیولان برسانید که با منافع کشور بازی نکنند که خیانت است
آنان که قرارداد فاز ۱۱ با توتال در ۱۰ سال پیش به بازی نمی گرفتند و سنگ اندازی نمی کردند الان چند سالی بهره بردپاری داشتیم حتی اگر منافع ما کامل در نظر گرفته نشده بود برای از دست ندادن یک ریال چند میلیارد را ازدست دادیم
این خیانت است
Iran, Islamic Republic of
در خصوص میدان فرزاد متاسفانه شاهد سوءمدیریت و تعلل فراوان از سوی فلات قاره هستیم. آقایان خود بخوبی از فعالیت عربستان در آنسوی مرز آگاهند ولی متاسفانه بجای پرداختن به امور مهمتر این میدان تمام تمرکز خود را بر روی انجام آزمایشات تکمیلی سولفور آنهم فقط و فقط با یک آزمایشگاه و آنهم فقط و فقط با دلالی یک شرکت ایرانی قرار داده اند. این در حالی است که آزمایشات مقدماتی بقدر کفایت انجام شده است و آنقدری اطلاعات اولیه موجود است که بتوان کار را شروع نمود. در عین حال شرکتهای دیگری هم برای انجام کار وجود دارند ولی فلات قاره با محوریت آقای الف. ق و پشتیبانی آقای م. الف.ص و متاسفانه غفلت مدیریت میادین مشترک همه شرکتهای دیگر را رد صلاحیت می کند. بطوریکه حتی پژوهشگاه صنعت نفت را هم صاحب صلاحیت نمیداند. جالب است که حتی در شرایط پس از برجام نیز که کار با شرکتهای خارجی مقدور شده باز هم فشار می آورند که آن شرکت واسطه گر حضور داشته باشد.
واقعا علت واقعی عقب ماندگی یکصد سال اخیر مملکت را بایستی در همین مسائل اینچنینی جستجو نمود. اینکه عده ای برای منافع شخصی خود حاضرند منافع مملکت را زیر پا بگذارند.