۱
۵
چرا در پارس جنوبی گرفتاریم؟

حلقه مفقوده ای به نام مهندسی مخازن

نگاهی به فازهایی که به مدار تولید آمده اند موید این مطلب است؛ به عنوان نمونه هدف از توسعه فاز 12 پارس جنوبی تولید روزانه 75 میلیون متر مکعب گاز و 120هزار بشکه میعانات گازی و 750 تن گوگرد بود که این رقم در تولید عملیاتی به ترتیب حدودا" روزانه 42 میلیون متر مکعب گاز طبیعی، 18 هزار بشکه میعانات گازی و 80 تن گوگرد است.
حلقه مفقوده ای به نام مهندسی مخازن
به گزارش ميزنفت٬ توسعه لاک پشتی فازهای پارس جنوبی به کنار، موضوع کمتر دیده شده در کاهش میزان تولید فازهای در حال تولید و اختلاف معنادار برنامه تولید و میزان تولید نشاندهنده این مهم است که مدیریت مخزن به عنوان مهم ترین رکن در تولید، مورد توجه جدی قرار نگرفته است.

نگاهی به فازهایی که به مدار تولید آمده اند موید این مطلب است؛ به عنوان نمونه هدف از توسعه فاز 12 پارس جنوبی تولید روزانه 75 میلیون متر مکعب گاز و 120هزار بشکه میعانات گازی و 750 تن گوگرد بود که این رقم در تولید عملیاتی به ترتیب حدودا" روزانه 42 میلیون متر مکعب گاز طبیعی، 18 هزار بشکه میعانات گازی و 80 تن گوگرد است. دیگر فازهای پارس جنوبی نیز دچار این عارضه هستند بطوری که در فازهای  15 و 16 میزان تولید گوگرد به مراتب کمتر از ظرفیت اسمی اولیه بوده است. این عوامل باعث شده تا در عایدات پارس جنوبی میزان درآمدهای بالفعل با درآمدهای برنامه ریزی شده فاصله 50 درصدی و گاها بیشتر داشته باشد. دقیقا به همین دلیل است که مسولان شرکت ملی نفت در نامه ای به مدیران پالایشگاه سیراف نوشته اند که نمی توانند برای خوراک 480 هزار بشکه ای 8 پالایشگاه تعهد بدهند.

شاید در ظاهر اینگونه بنظر برسد که مشکل اصلی در بوجودآمدن این خلا، عملکرد نامناسب پیمانکاران بوده است اما در واقع عدم مهندسی درست مخزن طی دو دهه گذشته و توسعه بدون برنامه با یک برنامه بروز شده طی این سال ها چنین مشکلی را ایجاد کرده است و تمامی 3 دولت گذشته و امروز در این وضعیت مقصر هستند.
از دولتی که بدون برنامه و با نقشه شرکت توتال اقدام به توسعه پارس جنوبی کرد تا دولت گذشته که طرح 35 ماهه را رونمایی کرد. دولت فعلی نیز با اقدامات نابجای خود در این حوزه به وضعیت امروز دامن زده است و کسی نیز پاسخگوی توسعه بی برنامه پارس جنوبی نیست.

بدون تردید، برای توسعه میادین نفت و گاز،  مطالعات مهندسی در نوک پیکان توسعه قرار دارد که مبنای فعالیتهای روزمینی برای استخراج بیشتر و در نتیجه تولید بیشتر از میادین نفت و گاز است.

در اهمیت این موضوع همین بس که رابطه مستقیمی بین نحوه توسعه ، چگونگی آن ، کمیت ، کیفیت ، روشها ، تفسیر نتایج ، هزینه ها  و مهمتر از همه برداشت بهینه و صیانتی از میادین با صحت نتایج خروجی از مطالعات میادین وجود دارد و هر اشتباهی  حتی در مقیاس های بسیار کوچک می تواند اشتباهات بسیار بزرگتری را در برآوردها مولود سازد؛ اشتباه در زمینه برآورد میزان و حجم ذخایر و بخصوص جانمایی های احداث چاه ها و  تعداد چاه های حفاری و تعداد نوع و ظرفیت پالایشگاهها.

این موضوع آنجایی خیلی حاد میشود که بدانیم علم مطالعات میادین با تجربه ،تکنولوژی و دانش فنی و میزان و صحت اطلاعات خام و اولیه که از میدان که در طول دهها سال بدست می اید   بطور مستقیم و با نماد چند برابری رابطه دارد.حال اگر میدان گازی و مشترک باشد به دلیل مهاجرت گاز٬ پیچیدگی های مطالعاتی و مهندسی به چند برابر افزایش می یابد و مطالعات دینامیک مخزن به شدت به توان علمی و تجربی  دانشمندانی که مسئول مطالعه میدان هستند والبته تکنولوژی ها و نرم افزارهای مورد استفاده در مدیریت مخازن ارتباط دارد.

علم مهندسی مخزن به ما می گوید برای برداشت چه میزان از منابع باید در چه نقاطی٬ با چه روشی و چند چاه حفاری کرد. اگر مطالعات دقیق باشد می توان بهترین بهره برداری را داشت و اگر این مطالعات عملیاتی نشود٬ وضعیت همانی است که امروز شاهد آنیم.

در چنین بستری است که  خروجی فازهای پارس جنوبی با ظرفیت ها و اهداف اولیه طراحی فازها فاصله بسیاری پیدا کرده است که مهم ترین دلیلش علی رغم  تغییرات مداوم در دینامیک مخازن ، رفتار استاتیکی بر روی زمین  و در نهایت عدم مدیریت بهینه مخازن است.

 به عبارت ساده تر در طول سالیان که مشخصات فیزیکی میدان گازی پارس جنوبی  هم به لحاظ دبی و  فشار گاز استحصالی  و هم به لحاظ مشخصات ترکیب شیمیایی شامل میزان سولفور و... بطور مرتب در چهار لایه اصلی تجمعی گاز تغییر کرده است و در مقابل این مهم، مجموعه کارفرما و پیمانکار با رجوع به متن قراردادها و چانه های مالی به کار خود مشغول هستند!

این موضوع باعث شده است تا این ذهنیت در اذهان تقویت شود که گویا مدیریت و مطالعات مهندسی مخازن  از اهمیت خاصی در دیدگاه مسولان و مدیران نفت وجود ندارد؛ بطور مثال در در طول سه سال گذشته بخش مدیریت مخازن نه تنها تقویت نشده است بلکه بعضا" ماموریت های جدید بی ارتباط با آن به متصدیان  این امور نیز  سپرده شده است. ماموریت هایی از قبیل پیگیری مسائل سکو هاو ساخت سازه ها!

فی الواقع، حقیقت این است که پاشنه آشیل صنعت نفت در همین مدیریت مخازن خلاصه شده  است. مطالعات دقیق و جامع و به روزی صورت نپذیرفته است و طرح های توسعه ای همان طرح هایی است که از میدان تازه نفس پارس جنوبی نوشته شده بود. بخصوص در سالهای اخیر هیچ تغییر چشم گیری  در چگونگی توسعه میادین  گازی دیده نمی شود که سرانجام تلخی مانند قصه فاز 12 دارد. برای بررسی دقیقتر این موضوع و نقش مهندسی مخازن د پارس جنوبی گزارش دقیقی در باره فاز 12 منتشر خواهیم کرد.
شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۱۱
کد مطلب: 13278
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


مهندس مخزن
Romania
با سلام
با تشکر از مقاله خوب و بجای شما بایستی عرض کنم که آنچه برای بنده به عنوان کارشناسی که مطالعات مخزنی پارس جنوبی را انجام داده ام مسجل شده است این است که برآورد های اولیه از تولید فاز های در حال احداث اشتباه بود. صرفنظر از برخی مشکلات پیش آمده در برخی از چاه های جدید الاحداث که توسط پیمانکاران ایرانی حفاری و تکمیل شده اند تولید فاز 12 مورد اشاره بهمین مقدار است.
فاز 12 در حاشیه شرقی میدان واقع شده است. خواص مخزنی پارس جنوبی در این ناحیه از مخزن به شدت ضعیف می شود بطوریکه برخی از چاه های آن کمتر از یک سوم سایر چاه های واقع در میانه میدان تولید می نمایند. این مهم متاسفانه در مطالعات اولیه انجام شده توسط نفت و گاز پارس به خوبی دیده نشده بود و همین امر سبب ایجاد توقعات بیش از حد نسبت به توان تولید این ناحیه از میدان و سایر نواحی حاشیه ای میدان شده بود.
نکته دیگر در رابطه با طرح جامع توسعه میدان است. همانطور که مطلعید توسعه میدان ابتدا با فازهای 1و2و3و4و5 بوده بطوریکه فازهای 1و2 کنار مرز و سایرین در بخش داخلی میدان واقع شده اند. پس از آن فاز های 6و 7و 8 که در میانه شرقی میدان می باشند توسعه داده شدند. این در حالیست که توسعه بخشهای مرزی میدان شروع نشده بود. اینجا یک علامت سوال بزرگ در ذهن ایجاد می شود که چرا ؟ این امر قطعا سوء مدیریت مدیران فنی وقت می باشد که توسعه بخشهای مرزی را در اولویت قرار ندادند. همین امر خود به تنهایی خسارات غیر قابل جبران فراوانی را به مملکت وارد نمود. چراکه اولویت قایل نشدن برای توسعه بخشهای مرزی به معنای واگذاری عرصه به رقیب برای برداشت بیشتر است
Iran, Islamic Republic of
آفرین !
كمالي
Iran, Islamic Republic of
اين مسايل اينگونه نيست كه كسي نداند بلكه جزيره‌اي عمل كردن مديريت هاي داخلي شركتها و فقدان دانش مديران اصلي همچون آقاي تركان است. علاوه بر مبحث مخزني، بلوك بندي مخزن و جايابي احداث پالايشگاه اين پروژه يعني فاز 12 نيز تاسف بار است. همانگونه كه در متن گزارش اشاره شده بلوك مخزني اين فاز در شرق مخزن و محل احداث پالايشگاه در غربي ترين ساحل خليج فارس در نزديكي كنگان ميباشد. براي اجراي خطوط لوله دريايي ( 3 خط لوله 32 اينچ ) هزينه سنگين كراس اور بر روي حدود 22 خطوط لوله فازهاي 1 تا 24 بر هزينه هاي اين فاز افزوده شد. جالب اينست كه اين موضوع حداقل بين مديران مهندسي و ساختمان( همه كاره وقت شركت - آقاي نجفي ثاني و مجري پروژه فازهاي 15 و 16 - اقاي قشقايي ) مكاتبه شد. توجيه اداره مهندسي و ساختمان و اداره مهندسي مطالعات مخازن اين بود كه بلوك مورد نظر ظرفيت استخراج گاز بيشتري دارد!!!
حالا معلوم ميشود كه فقط توجيه بوده است و بس ......
Iran, Islamic Republic of
اشکال عمده ای که وجود دارد نداشتن کادر متخصص و باتجربه در بخش نفت وگاز میباشد و افراد با سواد وکار کشته را نیز به اجبار به فازها تبعید نموده اند تا کسی شاهد خرابکاریهای آنها نباشدو سرپرست فعلی مخازن بدلیل نورچشمی بودن به این سمت گمارده شده است
علی
Iran, Islamic Republic of
با سلام این نقشه بالا نشون میده که خودمون هم اعتقادی به لایه نفتی نداریم؟!