۰
ضرورت حضور ایران در دوحه

آیا زنگنه باز هم خطا می کند؟

آیا زنگنه باز هم خطا می کند؟
وحید حاجی پور/ پس از کشمکش های میان ایران و عربستان حالا از میان 3 موضع وزارت نفت در نشست دوحه، موضعی بینابین در نظر گرفته شده است. در میان مباحثی که در بخش بین الملل و اوپک وزارت نفت وجود دارد عده ای بر این باورند که بهتر است ایران در نشست دوحه شرکت نکند زیرا نتایج آن به ضرر کشور است؛ عده ای می گویند عدم حضور موجب ضعف کشور در مباحث بین المللی می شود لذا وزیر نفت باید راهی دوحه شود و دسته سوم که گویا نظرشان به اجرا نزدیک شده است این طرح را پیشنهاد دادند که ایران در نشست دوجه حاضر شود اما با حسین کاظم پور اردبیلی و نه وزیر نفت.

ایران می گوید در شرایطی حاضر است به برنامه فریز نفتی بپیوندد که سهم صادراتش به 2.2 میلیون بشکه در روز برسد و سهم خود را پس بگیرد. وزیر نفت بیش از دو سال است بر این مهم تاکید می کند و نهایت کار به جایی رسیده است که به کری خوانی با اعراب مشغول است.

همین موضوع موجب بروز اختلافاتی در درون اوپک و حتی بیرون اوپک شده است تا رسانه های خارجی با دستاویز قراردادن اظهارات بیژن نامدار زنگنه، ایران را یک بازی خراب کن مطلق معرفی کنند و با توسل به این موضوع، فریز نفتی را یک برنامه ناکارآمد عنوان کنند.

این همان چیزی است که رسانه های غربی از آن سود می برند و با بهره برداری تبلیغاتی از ادبیات خاص وزیر نفت، فریز نفت را یک شکست بزرگ عنوان می کنند. پس از اجلاس مقدماتی وزیران نفت روسیه، قطر، ونزوئلا و عربستان در دوحه و پایه ریزی طرح فریز نفتی، بازار نفت با افزایش قیمت ها همراه شد و ایران نیز در میزبانی از هیات میانجی، اعلام کرد از هر اقدامی جهت بهبود بازار نفت حمایت می کند که موضعی منطقی و مناسب بود.

چند روز پس از این موضع، به یکباره همه چیز عوض شد و وزیر نفت ایران این طرح را یک طرح «مسخره» و شبیه «جوک» خواند؛ فضای عمومی در بازار نفت که تحت تاثیر برنامه فریز نفتی قرار گرفته بود و قیمت ها در حال ترمیم بود با این اظهار نظر زنگنه دوباره تیره و تار شد و غربی ها سرخوش از اختلاف ایران با سایر کشورهای تولیدکننده نفت خام جهان بویژه عربستان، به ارائه تحلیل هایی پرداختند که تماما به ضرر قیمت نفت بود.

در مقابل این موضع ایران، علی النعیمی وزیر نفت عربستان اعلام کرد بدون حضور ایران نیز برنامه فریز اجرایی می شود. اما دلیل موضع متفاوت علی النعیمی چه بود؟

کسانی که به ساختار نفتی عربستان آشنایی دارند قطعا این مهم را تایید می کنند که وزارت نفت عربستان و آرامکو دارای روحیه ای فنی است و تکنوکرات ها در آن حرف اول و آخر را می زنند ولو اشتباه و خطا. عربستان به تازگی متوجه بازی خطرناک غرب با اوپک و سایر تولیدکنندگان نفتی شده است و قصد دارد با بازآرایی اوپک و ساماندهی تولید نفت به رهبری روسیه، دوباره ورق را به سود تولید کنندگان بر گرداند. آنها به ایران حساس هستند اما نه به اندازه ای که بخواهند قربانی این خطای استراتژیک شوند.

سعودی ها در رقابت منطقه ای با ایران از هر ابزاری برای شکست رقیب سنتی خود استفاده می کنند و در یک پازل پیچیده اسیر بازی کاهش قیمت نفت شدند. آنها برای عقب نشاندن ایران در منطقه به کاهش قیمت نفت دامن زدند و خودشان در آن غرق شدند و حالا که به خود آمده اند متوجه ویرانه ای شده اند که هدف بزرگتری را دنبال می کند.

کافی است به اخبار رسانه های غربی از قبیل بلومبرگ و رویترز توجه کنیم؛ طی این مدت همه این رسانه ها، کلید خوردن کاهش قیمت نفت را نشانه عدم انسجام اوپک و انشقاق در این سازمان معرفی کرده و این «حقیقت دستکاری» شده را القا کردند که کار اوپک تمام است.

این بازی رسانه ای را نه عربستان درک کرد و نه ایران؛ وزارت نفت ایران بارها و بارها در موضع گیری های ناپخته خود از الفاظ و ادبیاتی بهره گرفت که ثمره اش چیزی جز سقوط قیمت نفت نبود. به این اظهار نظر دقت کنید:« قیمت نفت 25 دلار بشود هم برای ما مهم نیست. برای کشوری باید مهم باشد که تولید نفتش 10 میلیون بشکه است.»

این اظهار نظر دقیقا همان اظهار نظری است که مصرف کنندگان دوست داشتند بشنوند. وقتی یک رسانه ایرانی به نقل از وزیر نفت می نویسد «اگر وقت کنم در دوحه شرکت می کنم» قطعا واکنش عربستان را در پی خواهد داشت. محمد بن سلمان شاهزاده جنجالی سعودی ها که تقریبا تعیین کننده سیاست های عربستان است در واکنش قابل پیش بینی می گوید اگر ایران به فریز کنندگان نپیوندد ما هم آنرا اجرایی می کنیم.

این اظهار نظر بن سلمان یک اظهار نظر سیاسی است و تفاوت بسیاری با نظر علی النعیمی دارد اما سوال اینجاست که با نظر به وضعیت عربستان، دلیل تحریک این کشور در حوزه نفت چیست؟

متاسفانه وزارت نفت هنوز به این درک نرسیده است که غربی ها دوست دارند مکانیزم قیمت گذاری و اثرگذاری در بازار نفت در زمین آنها و گروه G20 باشد تا تولیدکنندگان. به همین دلیل است که روسیه برای نخستین بار اینچنین به اتحاد کشورهای صادرکننده نفت روی آورده است و آنرا راهبری می کند. 70 درصد تولید نفت جهان را قرار است در دوحه گرد هم بیاورد تا نظام تولید و عرضه را بازسازی کند.

هم اعراب و هم کشورهای غیر اوپکی به این جمع بندی رسیده اند برای تحقق این مهم باید به طرحی جهانی پیوست اما تهران حدود 3 سال است فقط سهم می خواهد و برای غربی ها خوراک آماده می کند.

هم اکنون میزان صادرات نفت ایران 500 هزار بشکه افزایش یافته است و علت اینکه نشست دوحه با تاخیر برگزار می شود به دلیل آن است که ایران بتواند تولید خود را به سطح قابل قبولی برساند. روسیه، ایران را همراهی می کند و به کشور کمک می کند تا با تولید مناسبی به دوحه بیاید.

بیژن زنگنه به این راضی نیست؛ خواسته خود را در رسانه ها مطرح می کند و زیر بار هیچ توافقی نمی رود. گرچه خواسته ایران برای بازگشتن سهمیه اش منطقی است اما اینکه با این خواسته به جنگ رسانه ای با اعراب برویم خطایی است که هیچگونه توجیهی برای آن پذیرفته شده نیست. وزیر نفت اگر نمی خواهد در دوحه شرکت کند مشکلی ندارد اما تا پیش از آن از ابراز هرگونه اظهار نظر  جنجالی بر حذر باشد. آنچه غرب و صنعتی ها می خواستند بطور غیرمستقیم از سوی وزیر نفت انجام شده است امید است در ادامه پخته تر و منطقی تر به ادامه مسیر بپردازد.

کشورهای تولیدکننده نفتی متوجه خطر بزرگ شده اند و ایران نیز باید با درک صحیح از شرایط به استقبال از دوحه رفته و در نظام جدیدی که قرار است پی ریزی شود مشارکت داشته باشد. نه آنکه حتما برنامه را قبول کند بلکه در صحنه حضور داشته باشد هرچند بی کلام. دیپلماسی انرژی محدود به دیدارهای خارجی نمی شود و باید خروجی داشته باشد. خروجی تا به امروز مشاهده نشده است...!

 
چهارشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۰۴
کد مطلب: 12827
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *