۰
اشتباه راهبردی وزارت نفت در اوپک

«زنگ» خطای زنگنه

منابع آگاه از وین گزارش می دهند هیات ایرانی در جلسه 168 بشدت بر سهم خود تاکید داشتند و تثبیت سقف 30 میلیون بشکه ای را به حال خود رها کرده بودند، همین خطا موجب شد تا سقف تولید شناور بماند و گفته شود تصمیم گیری اصلی در این باره به جلسه اضطراری موکول شده است، جلسه ای که نه زمانش مشخص است و نه مکانش!
«زنگ» خطای زنگنه
وحید حاجی پور/ از همان روزهایی که وزیر نفت از لزوم رعایت سهمیه ها در اوپک گفت، از همان روزی که زنگنه به ماجرای سهمیه ها پرداخت و تاکید کرد که اعضای متخلف اوپک باید سهم ایران را برگردانند، از همان روزی که اظهارات «مصرف داخلی» به صف می شدند، هر عقل سلیمی می توانست تمییزدهد راهبرد وزارت نفت در عرصه دیپلماسی انرژی که ادعایش سر به فلک می کشد اشتباهی استراتژیک است.

وزارت نفت در اجلاس 168 اوپک دچار خطای دید شد، خطای راهبردی ایران دراین اجلاس شاید در «پوسته» دیده نشود اما نامرئی بودنش با کمی تعمق قابل رویت است که از وزیر نفت با تجربه 10 ساله اش در اوپک بعید بود، دور از ذهن بود زنگنه راهبردی را انتخاب کند که متضرر اصلی اش ایران باشد و در این میان راه پس گرفتن بازار ایران بسیار سخت تر شود.

عربستان سعودی با دبیرخانه وابسته خود به راحتی ایران را فریب داد و سقف تولید را به 31 میلیون و 500 هزار رساند. دقایقی پیش از پایان «اوپک 168» رسانه های غربی با بازیگردانی رویترز خبر دادند که اعضای اوپک بر سر افزایش سقف تولید از 30 میلیون بشکه به 31.5 میلیون بشکه اجماع کرده اند که خبری مهم و حیرت آمیز بود. منابع آگاه خبرهای ضد و نقیضی به خورد رسانه ها دادند تا فضای مبهم وین، چالشی تر شود.

جلسه که تمام شد وزرای نفت یکی پس از دیگری جلسه را ترک کردند و گفتند که تغییر خاصی در سقف تولید به تصویب نرسید. رسانه ها اینگونه نوشتند که سقف تولید همان 30 میلیون بشکه مانده است اما در بیانیه پایانی اجلاس 168 - بنا بر گزارش شانا -  نشانی از تثبیت تولید نبود در حالی که بنا بر رسم رایج، سقف تولید در بیانیه پایانی ذکر می شد، بیانیه ای که مورد استناد نهادهای بین المللی و اعضای اوپک قرار می گیرد آدرسی از سقف تولید نداده است.

به بیان ساده تر، هرچند که در بیاینه پایانی خبری از سقف تولید 31 میلیون و 500 هزار بشکه ای اوپک دیده نمی شود اما به معنای تثبیت تولید در عدد 30 میلیون بشکه هم نیست و این یعنی افزایش غیر رسمی سقف تولید اوپک که سودش برای کشورهایی نظیر عربستان، عراق و کویت است. عربستان و عراق با ظرفیت هایی که برای افزایش عرضه دارند از همین امروز از فرصت استفاده کرده و نفت بیشتری را روانه بازار می کنند بدون آنکه تخلفی انجام داده باشند.

تجربه تاریخی نشان می دهد عربستان در چنین فضای غیرشفافی و مبهمی بهترین بهره بردار است، کشوری که به اصرار عجیب و غیر منطقی ایران، سقف تولید را شناور گذاشت تا اتفاقات بازار نفت به نام ایران تمام شده و خود و سایر کشورهای عضو میوه های خود را از بازار بچینند.

منابع آگاه از وین گزارش می دهند هیات ایرانی در جلسه 168 بشدت بر سهم خود تاکید داشتند و  تثبیت سقف 30 میلیون بشکه ای را به حال خود رها کرده بودند، همین خطا موجب شد تا سقف تولید شناور بماند و گفته شود تصمیم گیری اصلی در این باره به جلسه اضطراری موکول شده است، جلسه ای که نه زمانش مشخص است و نه مکانش!

خبر رویترز مبنی بر تعیین سقف جدید تولید کاملا درست بود هرچند به صورت غیر رسمی؛ هم اکنون میزان تولید اوپک بین 31.5 تا 31.7 میلیون بشکه است که بخشی از آن به اندونزی اهدا خواهد شد و خبری از ایران در افزایش تولید نیست و تهران اگر می خواهد به بازار خود دسترسی پیدا کند باید تولید خود را افزایش دهد و نفت را خودسرانه وارد بازار کند که با توجه به رفتارشناسی ایران در اوپک، چنین مساله ای کمی محال است و در صورت حضور همه جانبه تهران در بازارها قیمت ها سقوط خواهد کرد.

اما چرا راهبرد ایران ناصواب بود؟اصولا برای گرفتن سهمیه باید ظرفیت تولید مناسب ایجاد کرد و در مرحله بعد به سمت سهمیه بندی حرکت کرد اما ایران به دلیل محدودیت های موجود در بخش تولید هم اکنون با ظرفیت زیر 3 میلیون بشکه در اوپک «حضوری» می زند لذا سهم خواهی با میزان تولید ضعیف تر به هیچ عنوان به سود کشور نبوده و نیست.

این امر بدیهی از چشم وزارت نفت دور ماند و عربستان در مقامی که مشکلی با ایران ندارد، سقف تولید را افزایش داد. این سقف تولید که قطعا با تخلف حداقل 500 هزار بشکه ای همراه خواهد بود ایران را ضعیفتر خواهد کرد و شرایط بازپس گیری بازارها را سخت تر. وزیر نفت پیش از ورود به وین گفته بود افزایش یک میلیون بشکه ای تولید نفت ایران چند ماه زمان می برد و علی النعیمی نیز گفت بازار برای جذب نفت ایران به یک سال زمان نیاز دارد. این بدان معنی است که در این یک سال خبری از نفت ایران در سقف جدید تولید نیست و این همان اشتباهی است که مسولان وزارت نفت را در ورطه «بازی سخت» کشاند.

بدون تردید وزارت نفت باید راهبرد خود را از تاکید بر افزایش سهم خود بر تثبیت سقف تولید بر 30 میلیون بشکه تغییر می داد اما تصمیم های غیر منطقی امور اوپک این وزارتخانه و متقاعد کردن زنگنه موجب شد عربستان بازی را برنده برای خود تمام کند.

لغزش تاریخی نفت دولت یازدهم به طور غیر قابل کتمانی«زیراکس» اشتباه رستم قاسمی در اوپک بود؛ جلسه ای که ایران بر لغو سهمیه بندی صحه گذاشت و سهم خود را فراموش کرد. روند چند سال گذشته تصمیمات ایران در اوپک نشان می دهد در دولت نهم، غلامحسین نوذری در الجزایر با سهمیه بندی تولید اعضا موافقت کرد، چند سال بعد رستم قاسمی به لغو سهمیه بندی و تعیین سقف تولید چراغ سبز نشان داد اما زنگنه نه توانست سیستم سهمیه بندی را احیا کند و نه موفق شد سقف تولید 30 میلیون بشکه ای را جا بیاندازد.

مع الوصف آنکه اجلاس 168 در تاریخ به ثبت رسید و تحلیل های مجرد، یک سویه و به دور از واقعیات مسائل سیاسی، بهترین هدیه ایران به اعرابی بود که می خواهند کشور را تضعیف کنند. عربستان می توانست سقف تولید را 30 میلیون بشکه تعیین کرده و سهمیه ایران را با ظرفیت فعلی اش پیشکش کند که به سودش نیز بود اما از چنین اقدامی صرف نظر کرد زیرا به خوبی می داند ایران برای افزایش تولید خود به فرصتی 6 ماه نیاز دارد و در این 6 ماه بازار می تواند بازارهای بیشتری را غصب کند و در صورت حمله ایران به بازارهای نفتی، نه جایی برای ایران باقی می ماند و نه دیگر اتهامی به این کشور درباره عامل کاهش قیمت نفت برچسب می شود.

اگر اصرار بیش از حد ایران در اخد سهمیه از دست رفته خود در اوپک نبود هیچگاه چنین وضعیتی رخ نمی داد و اگر سقف تولید ثابت می ماند می شد در اجلاس بعدی با دست پر از لزوم سهمیه ها سخن می گفت. فقط می توان گفت با خطای استراتژیک وزارت نفت ضرر کردیم...!
 
 
شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۵۴
کد مطلب: 10762
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *